با که کویم راز دل را؟ کس مرا همراز نیست از چه جویم سِرّ جان را؟ در به رویم باز نیست ناز کن تا می‌توانی، غمزه کن تا می‌شود دردمندی را ندیدم عاشق این ناز نیست حلقه‌ی صوفیّ و دِیر راهبم هرگز مجوی مرغ بال و پر زده، با زاغ هم‌پرواز نیست اهل دل عاجز ز گفتار است با اهل خِرد بی‌زبان با بی‌دلان هرگز سخن‌پرداز نیست سر بده در راه جانان، جان‌به‌کف‌سرباز باش آنکه سر در کوی دلبر نفْکند، سرباز نیست عشق جانان ریشه دارد در دل از روز اَلَست عشق را انجام نبْود، چون وِرا آغاز نیست... (ره) @takbitnab 🌹🌹🌹