عطر بهار یار نسیم دلکش فصل بهار می آید بهار و رائحه مشکبار می آید به عشوه مرغ چمن با هزار شوق و شعور ترانه خوان بدل لاله زار می¬آید بیا ببین که پی خنده و تبسم گل چگونه تودۀ ابر اشکبار می¬آید بیا دمی بخودت آی و شادمانی کن که از نسیم صبا بوی یار می آید به صد شکوه و شرافت در این سرای دودر زخواجۀ دو سرا یادگار می آید برای بسط عدالت گری و آزادی ز سوی کعبه یکی تک سوار می¬آید مکن ز غصه شکایت که از کرامت حق به این چمن گل دائم بهار می آید زشام تیره هجران مباش دل نگران که نور صبح پس از شام تار می¬آید زپشت پردۀ غیبت یگانه خورشیدی که بوده است نهان آشکار می آید پی گرفتن حق و حقوق آل الله عزیز فاطمه با ذوالفقار می آید بگو به منتظرانش که یوسف زهرا زگرد راه پس از انتظار می آید زهجر یار «مقدم» زیاد شکوه مکن که یار آیــد و بر دل قرار می¬آید @takbitnab 🌹🌹🌹