آفتاب رحمت ای آفتاب رحمت و بحر کرم، علی وی طاق چرخ در برِ عدل تو خم،علی از پرتو جمال تو خورشید جان گرفت تابید روی ماه تو چون از حرم، علی ای والی لوای ولایت که در غدیر احمد به انتصاب تو شد ملتزم، علی از خشم ذوالفقار تو در عرصه¬ی جهاد شد زیر و رو بساط و بنای ستم، علی تا برکنی بنای صنم را تو از حرم بر دوش مصطفی بنهادی قدم، علی انگشتری که عالم هستی بهای اوست کردی به فضل خویش به مسکین کرم، علی هر جا که غم بجان نبی رخنه می¬نمود باالحق زدوده ای ز دلش زنگ غم، علی یک شب پی نوازش غمدیدگان نخفت چشم خدای بین تو تا صبحدم، علی ای قهرمان خیبر و خندق که دست تو زد اقتدار دولت حق را رقم، علی جائی که حق به شأن تو فرموده هل اتی قاصر بوصف توست زبان و قلم، علی عشقی که از تو در دل و جان «مقدم» است گـنجی اسـت پربها به ولایت قسـم علـی @takbitnab 🌹🌹🌹