قرار بر این بود که بمانم...که بمانی ماندم‌ و نماندی گفته بودم فقط باش تا هر روز از هر فصل سالنامه اردیبهشتی باشد پراز عطر بهشت رفتی تنها نشسته ام و خیره به یاس رازقی دیوار همسایه همه یاسها پراز شکوفه شده اند و اما عهد ما فراموش شد و عشق درسایه ی تردید دست در دست قاصدک های پریشان خود را به باد سپرد. @takbitnab 🌹🌹🌹