ز خاک کوی تو هر خار سوسنی‌ست مرا به زیر زلف تو هر موی مسکنی‌ست مرا برای آنکه ز غیر تو چشم بردوزم به جای هر مژه، بر چشم سوزنی‌ست مرا ز بس که بر سر کوی تو اشک ریخته‌ام ز لعل در برِ هر سنگ دامنی‌ست مرا فلک موافقت من، کبود درپوشید چو دید کز تو به هر لحظه شیونی‌ست مرا در این زمان که ز تو، لاف دوستی زده‌ام به هر کجا که رفیقی‌ست، دشمنی‌ست مرا! هر آنکه آب من از دیده زیر کاه تو دید یقین شناخت که بر باد خرمنی‌ست مرا به دام عشق تو درمانده‌ام چو «خاقانی» اگر نه بامِ فلک خوش‌نشیمنی‌ست مرا... @takbitnab 🌹🌹🌹