| ما خواب بودیم | بامدادِ جمعه بود ما همه خواب بودیم و مردی در گوشه دیگری از خاور میانه، غریب و مهمان{😔} به خون خود غلتید. مردی که چهل سال غبار میدان جنگ از پوتین هایش زدوده نشد و تمام عمرش را جنگید... 💔 ✨ ا🇮🇷 🖤 °•@takrang1•°