امام رئوف هر موقع از شلوغیهای بازار خسته می شوم و یک گوشه دنج می خواهم خودم را در گوشه ی حرمت می بینم. سرم را از شرمندگی خم و گردنم کج، با چشمانی خیس، مویه می کنم. آه جگر سوز از ندامت کشیده. تو را می خوانم؛ گره از زبانم باز می شود: آمده ام شاه پناهم بده... تا اینکه دست مهربان پدری ات را بر سرم می کشی و انگار نه انگار شتر دیدی ندیدی! دلم را وسط صحن حیاطت پهن می کنم تا لگد مال قدوم زائرینت شود. خادمین گرد و غبار دلم را جارو می کنند و مرا راهی حرم ... خودت مرا خوانده ای راه نشانم بده السلام علیک یا ضامن عالَم یا عالِم آل محمد(علیه السلام) ✍فاطمه وجگانی سطح سه تعلیم و تربیت جامعه الزهرا سلام الله علیها کارشناسی ارشد روان شناسی @talabemoshaver99