چهلم شهید رئیسی عزیز سید ابراهیم از لحظه ی شنیدن سقوط سخت و اضطراری بالگرد شما مضطرب شدم. زائر امام رضاجان بودم ازخانه تا حرم دویدم. به گوشه ای از مسجد گوهر شاد پناه آوردم. با نذر صلوات، مهره های تسبیح را رد می کردم. امید به برگشتت بود پرستوی مهاجر!! حرم گلباران بود، نقاره ها دوباره و سه باره می نواختن، مردم غرق در شادی و سرور ... بلیط برگشت داشتم. تا صبح داخل قطار نیاسودم و گوشه ای از خانه ی دلم ویرانه شد. مرغ از قفس پریده بود. مثل مرغ سر کنده خبرهای فوری را جستجو می کردم... چه شب یلدایی بود!! نه راه به پس نه راه به پیش! از لابلای خبرهای مجازی از شهادت و سوختنت می گفتند! عقل به احساس می گفت نه نه باور نکن او بر می گردد... نمی دانستم گلهای حرم، فرش قدوم شهید خدمت خواهد شد! نمی دانستم که گوشه ی حرم برایت جا درست کردند. آه او برگشت با تن سوخته.... خیلی سوختم خیلی....😭😭 #رئیسی_عزیز #انتخاب_اصلح ✍وجگانی https://eitaa.com/talabemoshaver99