🏴 از کربلا تا مدینه (۱) ▪️مجلس ابن زیاد لعنة‌الله علیه 🔹 ...أدخلت على ابن زياد، فقال: ما اسمك؟ فقلت: عليّ بن حسين. قال: أولم يقتل اللّه عليّا؟ قال: قلت: كان لي أخ يقال له عليّ، أكبر منّي قتله النّاس... .فأمر بقتله فصاحت زينب بنت عليّ: يا ابن زياد! حسبك من دمائنا، أسألك باللّه إن قتلته إلّا قتلتني معه. فتركه. 🔸 از امام سجاد علیه السلام منقول است که فرمودند: وارد بر ابن زیاد (لعنةالله‌علیه) شدم، پرسید: اسمت چیست؟ گفتم: علی بن حسین. گفت: آیا خداوند علی را (در کربلا) نکشت؟ گفتم: برادری داشتم که به آن علی می‌گفتند بزرگتر از من بود، مردم او را کشتند. ...پس دستور داد امام سجاد (ع) را بکشند. حضرت زینب (س) فریاد زد: ای ابن زیاد! بس است ریختن خون ما! تو را به خدا! می‌خواهم اگر او را می‌کشی مرا نیز همراه او بکشی! ابن زیاد (لعنةالله‌علیه) منصرف شد. 📚 طبقات ابن سعد، ج5، ص 157 با دست بسته هست ولی دست بسته نیست گر چه سرش شکسته ولی سرشکسته نیست هـــر چند ســــر به زیر ولــــی سرفــــراز بــــود زینب قیام کرده چون از پا نشسته نیست