🔹چه طور شد که این لقب قسیم الجنه و النار از طرف خدا برای حضرت امیر نازل شد؟ موقعی که جعفر بن ابی طالب به حبشه رفت، مسلمانها به نجاشی، سلطان حبشه پناهنده شدند. داستان آن مفصل است که در مکه مسلمان‌ها را اذیت می‌کردند لذا عده‌ای از مسلمان‌ها به همراه جعفر بن ابی طالب به حبشه رفتند. جعفر با صحبت‌هایی که با سلطان حبشه کرد او مسلمان شد و مسلمان‌ها یکی یکی طرف حبشه رفتند. بعد بزرگان مکه جمع شدند و چند نفر را سراغ نجاشی فرستادند و در خواست کردند که مسلمانان را از حبشه بیرون کند، که موفق نشدند. موقعی که حضرت رسول صلی الله علیه و آله به مدینه هجرت کردند و اسلام یک مقداری رونق گرفت. جعفر با مسلمان‌هایی که در حبشه بودند به مدینه آمدند. موقعی که می‌خواستند بیایند، سلطان حبشه یک هدایای مفصلی به ایشان داد. یک دُرّ خیلی قیمتی برای پیغمبر 9داد و یک سری هدایا هم برای مسلمان‌ها داد. یک کنیز بسیار فوق العاده¬ای هم بود که به جعفر داد. 🔸حضرت جعفر با خودش گفت با این سفر طولانی که کردیم باید یک سوغاتی هم برای برادرم علی ببرم! این کنیز را که از هر جهتی خیلی فوق العاده است، را به برادرم علی علیه السلام می‌دهم. این سوغات ایشان باشد آقا. وقتی به مدینه رسید کنیز را به ایشان داد. و آن درّ را هم به پیغمبر صلی الله علیه و آله داد که حالا خود آن هم قصه‌ای دارد که بماند برای بعد. این کنیز در منزل حضرت امیر بود و خدمت می‌کرد، بعد از مدت کوتاهی حضرت امیر علیه السلام آن کنیز را آزاد کردند. بعد از این قضیه پیامبر صلی الله علیه و آله بشارت دادند که یا علی! حقت سلامت می‌رساند و می‌فرماید: ما به خاطر گذشتی که نمودی منصب را به تو عنایت کردیم. این شان نزول رسیدن این منصب به امیرالمؤمنین است. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ آیت الله ناصری ره