↫ بسمـ الله الرحمنـ الرحیمـــ ↬ اللّهُمَّ صَلِّ علیٰ مُحمَّدٍ و آل مُحمَّدٍ و عَجِّل فرَجَهُم. زیاده و تفصیل. أ.لازم نیست در باب تنازع،بر دو عامل مقدم و یک معمول اکتفاء شود.گاهی امر اقتضاء میکند که عوامل متعدد باشند،بدون تعدد معمول. مثال اول"یجلسُ و یسمع و یکتبُ المتعلمُ" مثال دوم”تکتبون و تقرئون و تحفظون النصوص الادبیة کلَ اسبوع" در دو مثال فوق،در صدر کلام سه عامل در معمول بعدشان تنازع کردند.معمول در مثال اول مفعول به و در مثال دوم ظرف بود. و باید توجه داشت مثلِ"غرَّد و زأر العصفور و الاسد"،از باب تنازع نیست بلکه از باب لف و نشر هست. ب.بین عوامل در این باب حتما باید نوعی ارتباط باشد. گاه ارتباط به صورت عطف است،مثلِ"أعْبُدُ و أخافَ اللهَ"،گاه به این صورت است که عامل متاخر جواب معنوی برای عاملِ سابق است،مثلِ"یستفتُونکَ قُلِ اللهُ یفتیکم فی الکلالةِ"(به تقدیرِ یستفتُونکَ فی الکلالة قُلِ اللهُ یفتیکم فی الکلالة) گاه به این صورت است که عامل متاخر جواب نحوی برای عاملِ سابق است،مثلِ"أنشِدْ أسمعِ القصیدةَ"یا ارتباط به این صورت است که متاخر معمولِ سابق است،مثلِ"کانَ یقولُ سفیهُنا علی اللهِ شَطَطاً"و یا اینکه ارتباط به این صورت است که دو عامل خبر از یک اسم هستند،مثلِ"الحاکمُ مکافئُ معاقبٌ المستحقَ" ج.تنازع در اکثر معمولات اتفاق می افتد،از جمله مفعول به،مفعول مطلق،مفعول لاجله و شبه جمله.اما در حال و تمییز اتفاق نمی افتد. د.تاکیید لفظی از باب تنازع نیست. مثلِ"هیهاتَ هیهاتَ العقیقُ" وافی جلد دوم،خلاصه صفحه ی ۱۴۹ صفحه ۱۵۱ https://eitaa.com/joinchat/2729246727C8ff5234cd0