🔰حسین قجه ای فرمانده گردان سلمان در عملیات بیت‌المقدس بچه زرین شهر اصفهان در نوجوانی و قبل از انقلاب، عشق کشتی و قهرمانی جهان در سرش بوده، تا قهرمانی کشوری هم رفت و بعد افتاد در دام خمینی و تنها گوش های شکسته اش، یادگاری آن دوران باقی ماند. 🔰در عملیات بیت‌المقدس ( فتح خرمشهر) و در جاده اهواز خرمشهر با بچه های گردانش که اکثرا نوجوان بودند و در محاصره بعثی ها عاشورایی جنگیدند. 🔰این قدر خاکی و خونی شده بودند که بچه های گردان هم همدیگر را نمی شناختند. خود حسین این قدر آر پی جی شلیک کرده بود که از دو گوشش خون می چکید. پرده گوش کاملا پاره شده بود. 🔰پنج روز پایانی محاصره گردان سلمان یعنی اواخر اردیبهشت ۶۰ و در گرمای ۵۰ درجه آن منطقه(گرم دشت) و رطوبت ۱۰۰ درصدی که خودش جهنمی است، آب هم تمام شده بود و غذا هم جیره بندی. 🔰احمد متوسلیان و همت، هر چه اصرار حسین می کنند که عقب نشینی کند، قبول نمی کند، می گوید با بچه های گردان هم قسم شدیم که تا آخرین گلوله بجنگیم. دست آخر، با گلوله مستقیم تانک، حسین شهید شد و یک روز هم پیکرش کنار جاده افتاده بود، بعد از ۲۴ ساعت هم که بالای سرش رسیدند، قابل شناسایی نبود. 🔰همین مقاومت ها، زمینه فتح خرمشهر را فراهم کرد، فتحی که حسین آن را ندید، شاید هم دید و ما حسین را نمی بینیم. خرمشهر ها در پیش است، اگه اندازه حسین قجه ای می توانیم کار کنیم، امید پیروزی هست و الا مشغول بازی و سرگرمی هستیم. قسمت دهم پادکست رادیو تراژدی را گوش کنید و با ابعاد دیگر شخصیت شهید قجه ای آشنا بشوید. کتاب پهلوان گود گرم دشت را هم برای آشنایی بیشتر بخوانید. @tamardom