🍃تا بپوشد او پلیدیهای ما در عوض بر روید از وی غنچه‌ها تا اینکه ناپاکی هایِ ما را بپوشاند و در تو از آن، غنچه های نمایان سازد. 🍃پس چو کافر دید کو در داد و جود کمتر و بی‌مایه‌تر از خاک بود همینکه کافر می بیند که در بخشش و سخاوت از خاک هم کمتر است. 🍃از وجودِ او گُل و میوه نَرُست جز فَسادِ جمله پاکی ها نَجُست و از وجود او گُل و میوه ای نرویید، و جز تباهی و آلایش همه پاکی ها چیزی را دنبال نکرد. 🍃گفت واپس رفته‌ام من در ذهاب حسر تا یا لیتنی کنت تراب در این حال می گوید: من سیر قهقرایی کرده ام. وای بر من، ای کاش، خاک می بودم اشاره به آیه ۴۰ سورة نَبَا "روزی که آدمی ببیند آنچه دستانش پیش فرستاده، و کافر گوید: کاشکی من خاک بودمی" 🍃کاش از خاکی سفر نگزیدمی همچو خاکی دانه‌ای می‌چیدمی ای کاش از مرتبه خاک بودن در نمی گذشتم، و همچون خاک، دانه ای در دلِ خود می پروردم و آن را می رویانیدم. (اشاره به آیه ۲۹ سوره فتح) شرح مثنوی شریف استاد کریم زمانی @TAMASHAGAH