▫️هيچ وقت يادم نمي رود، يك روز كفش‌هاي خودشان را كه واكس مي‌زدند، كفش‌هاي مهدي (‌پسر ارشدمان) را هم واكس زدند. گفتم: چرا اين كار را كرديد؟ ▫️گفتند: من نمي‌توانم مستقيم به پسرم بگويم كه اين كار را انجام بده؛ چون جوان است و امكان دارد به او بربخورد. مي‌خواهم كفش‌هايش را واكس بزنم و عملاً اين كار را به او بياموزم. ✍🏼 روایت از : همسر شهید صیاد شیرازی -@tamym_ir