تنها مسیری های استان کرمان
👧🧒
#قصه_های_رمضان
※
مهمانی بهار
بهار با ناراحتی از ماشین پیاده شد! پشت در خونه مادرجون ایستاد و با اخم گفت: کاشکی الآن نمیومدیم خونه مادرجون. مامان پرسید: چرا؟ بهار گفت: ....
دانلود قصه دوم رمضان، از سایت کودک منتظر :
👈
مهمانی بهار
✦࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
#تنهامسیراستانکرمان
⇩
@Tanhamasirkerman