‍ ‍ 🍃🌸🍃🌸🍃 صبحی كه تو باشی غم عالم به فرار است دل در طرب و سينه به احساس قرار است مرغ است نواخوان و قناري به تغنّيست هر فصل زمين ، سبز و چو ايام بهار است آيد به طواف ات ، قمر و مهر و ستاره عشق تو به منظومه ی جان ، اصل مدار است هر يك غزلِ وصف تو چون نافله ی صبح هر دانه ی تسبيح ، به ذكر تو هزار است صباد دلی ، بيشه به راه است و تو غائب باز آ كه به درگاه تو، اين خسته شكار است نام تو به دشمن شده چون بسمل و شيطان "مهدی" كه رسد، او به هزيمت .... چه نزار است !!! آخر بنويسم به صباحی كه به يُمن ات سر فصل غزل ها رخ زيبای نگار است 🍃🌸🍃🌸🍃 https://telegram.me/joinchat/BVCk9T0VAZec4b1Qox2Yjw