⛏کلنگ زنی⛏
⚖ بعد از این که ژیگول به اتهام اخلال در نظم و امنیت، چند صباحی به زندان افتاد، حالا آزاد شده و خلق و خویش خیلی تغییر کرده است.
بیرون، شیش جیب و داخل منزل شلوار شیرازی زندان بافت می پوشد.
سیبیل ها را بلند نگه داشته و انگشترهای درشت در دستان می کند. اسمش را هم از ژیگول به اژدر تغییر داده. اینها همه اثر حدود کمتر از یکماه زندگی در دانشگاه انسان ساز زندان است.
🌤ظهر یک روز زمستانی پس از تیلیت آبگوشت، اژدر و استاد روی مبل ها لمیده و هر کدام سراغ خاراندن بخشی از بدن مبارک و تفکر عمیق رفتند.
اژدر که امروز، حفره ناف را برای تحقیق و تفحص برگزیده بود، یکهو فریاد برآورد: یافتم یافتم.
استاد، لوله خودکار را تا نیمه داخل گوش راست کرده بود و می چرخاند، با فریاد اژدر از جا پرید و لوله تا فیها خالدون گوشش فرو رفت و چند روزی از یک گوش، کر گردید.
استاد: زهر مار. چته؟
اژدر: کلنگ می خواهم کلنگ؟
استاد: قبر من رو بکنی یا خودت؟
اژدر: برای انتخابات باید کلنگ بزنیم.
استاد: تست ورزش هست؟ کنده کاری بکنیم؟ جزء شرایط است؟
اژدر: استاد گیج میزنیها، باید چند پروژه را کلنگ بزنیم تا مردم جذب شوند.
استاد: مثلا چه پروژه ای؟
اژدر : بفرما لیستش:
🔸بیمارستان ۱۰۰۰ تخته خوابه تورغوز آباد
🔸فرودگاه بین المملی شکمرود
🔸مجموعه ورزشی تنپرور علیا
🔸سینمای ۵بعدی تنپرور سفلا
استاد: آخر احمق جان تورغوز آباد ۲۰۰ نفر جمعیت داره، بیمارستان ۱۰۰۰ تختخوابی واسه چی؟
اژدر: استاد گلم کلنگ زنی مثل مهریه میمونه کی ساخته کی تحویل گرفته؟ فقط چند صباحی دل مردم خوش میشه و رأی انتخابات رو می گیریم.
استاد: اگه اینجوریه پس چقد کم نوشتی؟ اینها رو هم اضافه کن:
🔸دانشگاه بین المللی تنپرستان
🔸هتل ۵ستاره شکمپروران
🔸رستوران ایتالیایی تورغوزآباد علیا
🔸خط مترو شکمرود به راحت آباد
و این گونه بود که استاد و جمع مریدان کلنگ بدست، در شهر و روستا دوره افتادند و هر جا زمان و مکان را مناسب می دیدند، کلنگ مبارک بر فرق زمین کوفته و دل جماعتی را شاد و امیدودار می نمودند.
#کلنگ_زنی
#شکمپرور
#انتخابات
https://eitaa.com/joinchat/827720228C9c05fe965e