یا فاطمة الزهرا ، وقتی به تو می‌اندیشم، از دست‌های تهی خویش شرمسار می‌ شوم ، و بغضی که هر از گاهی میهمان گلوی خشک و گرفته‌ام است، آرام‌ آرام می‌شکند و بر پهنای "صورت" گنه کارم می‌ لغزد و جاری می‌ شود. یک دنیا قافله‌ی "اشک"و آه و ماتم.! پس با همین شبنم‌ های دل گرفته وضوی عاشقی می‌ کنم ، و به نام یگانه عالم و به یاد توکه "نگین" آفرینش تمام عالمی، می‌نگارم باشد که "قبول" آید و در نظر افتد و زیر لب با خود زمزمه می‌کنم که: "وضو" گرفت دلم تا دوباره "قصه"بگوید ، فقط "غزل" بسراید به نذر حضرت زهرا (سلام الله علیها) ... 🆔 @tanz_grum