به نام خدا سالها قبل شاید حدود بیست سال پیش وقتی من کودکی چست و چابک بودم، زنگ در خونه مون خراب شد. خرابیش به این صورت بود که فرد مراجعه کننده باید دکمه زنگ در رو محکم فشار می داد تا زنگ بخوره. گفتیم حالا تا یه تعمیرکار بیاریم یه کاری بکنیم این مشکل موقتا حل بشه. یه تیکه از یه مقوا رو بریدیم و روش با خودکار نوشتیم "لطفا زنگ را محکم فشار دهید" و بعد مقوا رو چسبوندیم بالای زنگ. مشکل حل شد ولی نوشته روی مقوا بر اثر آفتاب تند قم به سرعت محو شد! تو همین گیر و دار یهو دیدیم یکی رو مقوا نوشته "لطفا زنگ را فشار دهید!" این جمله شده بود اسباب خنده ما و بعضی از کسانی که دیدنش! چون بدیهیه که هر کی می خواد زنگ در خونه رو بزنه زنگ درو فشار میده و نیازی به تذکر نداره. در واقع برداشته شدن قید "محکم" از جمله دوم که همه بار مفید جمله رو شونه ش بود سبب بی معنی شدن و مسخره شدنش شده بود. ... هیچی! خواستم بگم مسئول و وزیر بی معنی و مسخره و اسباب خنده و فاقد هر گونه تخصص مربوط و نامربوط! انتخاب نکنید. حداقل تو رزومه ش لطیفه تعریف نکنید. یا فقط به فکر نکنید چون بدیهیه که هم لازمه. حالا از این به بعد! خلاصه که دقت کنید طرف، ویژگی های حیاتی مربوط به تصدی اون منصب رو داشته باشه نه اینکه صرفا اومده باشه که باشه یا چون هست اومده! بحث یه کم فلسفی شد! به هر حال از ما گفتن بود. عکس هم طبیعتا تزئینیه و تو خبر اومده بود مربوط به یک شهروند اصفهانیه! (: @tanzac