عزیز همراهم سلام! حَکَمیَّت یک «واقعه» عادی نیست. «حکمیَّت» باید در دانشگاه‌های علوم سیاسی و نظامی حکومت اسلامی؛ به اتم و احسن وجه «تدریس» گردد. ما طلبه‌ها در باره جنگ صفین و «اشتر» اسلام، باید کتاب‌ها بنویسیم. در جریان «حکمیَّت» ابوموسی «اشعری» نماینده اسلام ناب، در مقابل «عمروبن عاص» نشست. «تابعیَّت» ابوموسی را باید دانست؛ عمرو عاص تا دلت بخواد تابعیَّت داشت. باید عمَّار؛ سلمان؛ مقداد؛ میثم و مالک؛ در حکمیَّت می‌نشستند. پس «تزویر» و «نفوذ» را باید جِدِّی بگیریم. قرارداد از «قبل» آماده شده بود، این «متن» تاریخ است که مجدد تکرار شد. از روی شرحِ ابن ابی‌الحدید هم می‌نویسم. سپاه «معاویه» از هم گسیخت؛ بحث «تقلُّب»؛ دزدی؛ خدعه و نیرنگ، در هیئت حاکمه دولتِ بنی«اُمیِّه» مطرح بود. قدرت «مقاومت» در جبهه اسلام؛ حرف «اولِ» دنیای آن روز بود. «مالک» در یک «قدمی» خیمه ابرقدرتِ «خیالی» معاویه قرار گرفت؛ اما! شیعه‌گی تنها نماز و روزه «نیست»؛ باید جامعه را، «علی» شناس کرد تا اسلام «شناس» شوند. «بَزَک» کردن دشمن، کار را برای «اسلام» به کجا کشاند؟ باید مراقب بود که کار را «سخت‌تر» نکنند! و «شرمنده شهدا نشویم» ممنون نگاهتانم ✍️علی تقوی دهکلانی @taqavi57