🔺ادامه مطلب قبل👆 🔺ایجاد سلطه با جدا نمودن روحانیت از توده‌های مسلمان‌ ▫️امام خمینی: 🔹اینها با مطالعه‌های طولانی که از مردم شرق و مسلمانان و بلاد اسلامی دارند و داشته اند... این را یافتند که توده‌های مسلمین با روحانیین نزدیکند، و روحانیین در آنها نفوذ دارند. در هر شهری ملّای آن شهر، امام جماعت آن شهر با مردم روابط دارد و مردم از او حرف شنوی دارند، پس اگر بخواهند این ملت را بشکافند و تحت سلطه بیاورند، باید مردم را از این روحانیین جدا و آنها را از آنها جدا کنند. 🌀 خوب، بین دانشگاه و روحانی چرا این طور اختلاف ایجاد کردند، که در دانشگاه نشود اسم روحانی را برد، و دانشگاهی که بخواهد نماز بخواند به طور قاچاق نماز بخواند، و در مدرسه‌های ما هم اگر اسمی از دانشگاه بیاید، او را به خوبی دریافت نکنند. 🔸... اینها امروز از زمان رضا شاه بیشتر در فکر هستند، زمان رضا خان مطالعات بود و ذهنیات که اگر روحانی با دانشگاهی پیوند کنند و اگر روحانی قدرت روحانیت خودش را دارا باشد، نمی‌گذارد که ما آن طور که می‌خواهیم استفاده کنیم از ایران. این یک ذهنیتی بود، مطابق با واقع هم بود، اما ذهنیت بود. امروز آن ذهنیت دیگر برای آنها عینی شد؛ دیدند که از روحانیت شروع شد، و دانشگاهها هم آن قدری که متعهد بودند پیوند کردند، و آنها هم که نبودند، الزام پیدا کردند به اینکه هم صدا باشند، و سایر قشرها هم، همه ملت. ⚡️اینها دیدند که این روحانیین، در عین حالی که آنها خیال می‌کردند که نفوذ دارد، لکن نمی‌دانستند این قدر نفوذ دارد. 🍁آن وقتی که شاه به عذرخواهی افتاد، شاه مخلوع به عذرخواهی افتاد، و شریف امامی را آورد روی کار، اینها هی گفتند که خوب، ما اشتباه کردیم، ما نمی‌دانستیم که مردم این طور روحانیت را می‌خواهند و ما این اشتباه را برمی‌گردانیم، ما خدمت می‌کنیم به روحانیون. از این چرندها شروع کردند گفتن برای اغفال، لیکن خوب، دیگر گوشها نمی‌شنید. 📆1359/03/03