ای محبوبِ لطیفِ چشمهای
دل عاشق، یاد تو که به ذهن
و قلب و روح مینشیند .. این
لطافتِ حضور پر تلاطم، نبضِ
ضربان من را حال حضور میکند،
و راه بر هر سوارِ بیگانه میبندد ..
چهقدر این یادکردنهای تو مرا
دوباره به خویش بر میگرداند ..
نمیدانم
همام یا
حبیب وقتی
محبوبشان را میدیدند، چشمان
و حالت پلکها و ابر و صورت و
دستها و حال قلبشان چگونه
ملاقاتراتفسیر میکرد،کاش حالِ
چشمهای قلب و روحِ امام را وقتِ
ملاقاتش با
صعصعه را لمس میکردم
یا وقتی
حسین(ع)
بُریر را میدید، یا وقتی
امام زمان ، در حال نوشتن نامه برای
شیخ مفید بود .. این عشقِ جاری شده
از تو میان خطوطِ هستی را دوست
داشتم ، ببینم، این شیرینیِ حضورت
را از میان نفسهای ماه و خورشید
بچشم .. چگونه مرا مینگری .. ؟
#ایرویایِجمیل
#امام_زمان