#شب_دوم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_ورود_به_کربلا
▪️یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست
▪️خوابمان برده ست در اینجا کسی هشیار نیست
▪️تو دعامان می کنی,ما بی محلی می کنیم
▪️هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست
▪️آخرش می میرم و رویت ندیده می روم
▪️ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست
▪️زحمتت دادم,برایت درد سر بودم ببخش
▪️در میان نوکرانت مثل من سربار نیست
این شبا با آقات حرف بزن
▪️باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین
▪️توبه و بد قولی من که همین یکبار نیست
حالا میخای خودتو معرفی کنی
▪️من فقیر و رو سیاهم,بی نوایم…بی کسم
▪️هم نشینی کریمان با فقیران عار نیست
▪️این دل ویرانه را آباد کن یابن الحسن
▪️بهر این ویرانه دل، غیر از شما معمار نیست
▪️من که سر تا پا گناهم….غیر گریه بر حسین
▪️مرهمی بر زخم های این دل بیمار نیست
یابن الحســـــــــــــن ....
به به، شب دوم صاحب عزا رو صدا بزن،
یابن الحســـــــــــــن ...
السلام علی ساکن کربلاء
السلام علی غَریبِ الغُرَباء
السلام علی مَن دَفَنَه أهلُ القُراء
السلام علی المُرَمَّلِ بِالدِّمٰاء
حسیــن ....
از لحظه ای که وارد این سرزمین شدند، زن و بچه و اهل و عیال ابی عبدالله، دچار یه دلشوره شدند ،
ام کلثوم عرض کرد داداش
«انّ هذا الوادی لَمَهول»
چقدر این وادی، وادی هولناکیه، از همین روز دوم، کار حسینو سخت کردند،
▪️ دلشوره داره زینب دوباره ...
▪️این سرزمین بوی جدایی داره داداش
▪️چه کربلایی چه نینوایی
▪️حرفای مادرو یادم میاره داداش
چی میگفت مادر
▪️بهم میگفت که دختر من ، حسینت رو تنها میبینی
▪️یه روز میاد برادرت رو ، میون قتلگاه میبینی
دیگ چی میگفت
▪️میگفت یه روز تو رو میبینم ، که سر به پیکرت نداری
▪️میگفت که یاوری به غیر از اشکای خواهرت نداری
حسیــــــــن...
بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله
▪️لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
▪️ای مهربانتر از پدر و مادرم حسیــــــــن
شهدا رو مهمان کن
حسیــــــــــــن جان...
====================