چند نکته دربارهی پیام آقای جعفریان
1) دغدغهی آقای مصباح، فقط شریعتی و سروش نبود، این نوعی گزارش ناقص از دغدغههای آقای مصباحاست؛دغدغهی آقای مصباح؛ «شریعتی»، «سروش»، «خاتمی» و «دولت روحانی»، و از سوی دیگر، «کمونیستها» و «سکولارها» بود؛ دغدغهی آقای مصباح، مبارزه با نمودهای نفیدین؛ چه در قالب «تحریف»، چه «انحراف»، چه «انکار» و چه «نفاق و التقاط» بود؛ کتابهای ایشان موجود است میتوانید ببینید.
2) دغدغهی ایشان نسبت به اینافراد و مکاتب هم یکی نبود؛ روزی آقای مصباح را بین راه دیدم خدمت ایشان عرض کردم؛ شما آقای سروش را همانند آقای شریعتی میدانید؟ ایشان گفتند: هرگز این دو را یکی نمیدانم!؛ آقای شریعتی انسان دینداری بود که برداشتهای غلطی از دین داشت اما آقای سروش، برخی از بنیادهای دین را انکار کرده!
برای آقای مصباح، دغدغهی شریعتی، «تحریفِ دین»، دغدغهی سروش «انکار دین»، دغدغهی خاتمی «بهحاشیهبردن دین» و دغدغهی دولت روحانی «تمسخر دین» بود.
3) عیب آقای مصباح آن بود که بزرگان قوم را با شمشیرِ رسایش میزد از اینرو برخی از دشمنیهای با ایشان، از قبیل احقاد بدری و خیبریاند.
4) عنوان فیلسوف برای آقای مصباح افتخار نبود و لذا با مکتب تفکیک و مخالفان فلسفه، درگیری نداشت زیرا اگرچه نظرات آنها را قبول نداشت اما چون سخن آنها را «نفیدین» نمیدانست، فعالیت آنها نیز برای او دغدغه نبود؛ آقای مصباح همچنانکه شعار «جانها فدای دین» سر میداد، خودش، عمر و اعتبارش را فدای دین میکرد و لاغیر.
خدا به همهی ما صداقت، اخلاص و خدمتگزاری به دین، عنایت کند.
https://eitaa.com/farbeh