⭕️ نوجوانی که با دستفروشی به مردم لبنان و غزه کمک می‌کند. با جعبه بیسکویت توی دستش، یک گوشه ایستاده بود. از توی کلاه و شالگردن گردی صورتش دیده می‌شد. به جعبه توی دستش نگاه کردم و رفتم جلو‌. - سلام خاله اینا چیه؟ - بیسکویت. پولشو میخوام بدم به مردم لبنان. - حالا چرا تبلیغ نمیکنی؟ گونه‌هایش سرخ شد. - آخه اولین باره که میام. رد خجالت را توی صورتش دیدم. لبخندی زدم و گفتم: - تو خیلی کار با ارزشی انجام میدی. من میخرم. مطمئنم بقیه هم کم‌کم میان! 🔻 مهم نیست چه امکاناتی داریم؛ مهم این است که بخواهیم کاری را انجام بدهیم که وظیفه‌ی خودمان می‌دانیم. آن وقت انجامش خواهیم داد!