شهادت یک سردار با زبان روزه هنگام اذان گفتن🥀🥀 در روزهای قبل از شهادت، جلال حال و هوای دیگری داشت. حالات او واقعا عجیب بود. همیشه قرآن ورد زبانش بود، روزانه حداقل یک ساعت قرآن می خواند. اکثر روزها را روزه می گرفت و هر روز به تکیه شهدا می‌رفت. در یکی از همین روزها، قبل از این که برای آخرین بار به جبهه برود من و برادر کوچکش را به تکیه شهدا برد. آن روز بر مزار دوستانش می‌رفت و بسیار گریه می‌کرد. گویا دیگر تحمل نداشت. شهادت آرزویش بود و یک هفته بعد در ایام قدر ماه مبارک رمضان در عملیات رمضان ۱۳۶۱ به آرزویش رسید. 🕊🌹 راوی: مادر شهید 🌹@tarigh3