🌪 وقتی‌میرفت‌گلزار‌شهدا تموم‌سنگ‌ِقبر‌هارو‌میشُست وهمشونو‌به‌آغوش‌میکشید.. آخه‌ممکن‌بود‌یکیشون‌پسرش‌‌باشه