📌سقیفه بنی ساعده : «سقيفه بنى ساعده» سايبانى بود در يكى از ميدان هاى مدينه كه اهل مدينه به هنگام لزوم، در آنجا اجتماع مى كردند و به تبادل نظر مى پرداختند. پس از درگذشت پیامبر در سال یازدهم هجری ، تعدادی از مردم مدینه در سقیفه جمع شدند تا یک نفر را برای جانشینی پیامبر تعیین کنند. آن ها از سابقه و فضیلت و برتری انصار (مردم مدینه) در اسلام و همراهی و یاری به پیامبر سخن گفتند و نظرشان بر انتخاب سعد بن عباده رئیس قبیله خزرج بود. در حالی که علی (ع) ، طلحه و زبیر و چند تن دیگر در خانه حضرت فاطمه جمع بودند و در سقیفه بحث و جدل درباره انتخاب جانشین جریان داشت، دو نفر به پیش ابوبکر و عمر رفتند و آنها را از جریان سقیفه خبر کردند. ابوبکر در سخنان خود بر شرافت قریش در میان عرب و خویشاوندی با رسول الله و سابقه اش در اسلام تاکید کرد و برای اینکه انصار ناراحت نشوند گفت از ما امیری و از شما وزیری. عمر بن خطاب بر عصبیت قریش و خویشاوندی مهاجران با رسول الله تاکید کرد و گفت : دو شمشیر در یک غلاف نگنجد و عرب بر خلافت شما راضی نخواهد شد. چه کسی با ما در سلطنت آن حضرت مخالفت خواهد کرد؟ چند نفر دیگر سخنرانی کردند و ابوبکر پیشنهاد داد یا عمر را انتخاب کنند یا ابوعبیده جراح . طایفه اوس به دلیل اختلافات قدیمی با خزرجی ها ، با ابوبکر بیعت کردند. فردای سقیفه در مسجد النبی مردم را آوردند تا با ابوبکر به عنوان خلیفه بیعت کنند و او را برای حاکمیت برگزیدند. البته پیروزی ابوبکر علاوه بر کهولت سن و سابقه اش در اسلام و قریشی بودنش به حمایت نظامی قبیله اسلم نیز مربوط بود که در روز درگذشت پیامبر به بهانه تهیه آذوقه وارد مدینه شدند و عمر به آنها وعده آذوقه داد و آنان به زور شمشیر مردم را برای بیعت پیش ابوبکر می بردند. پیامبر در اواخر عمرش تصمیم داشت سپاهی از بزرگان مکه و مدینه شامل ابوبکر و عمر را با سپاهی به فرماندهی اسامة بن زید به منطقه موته و فلسطین بفرستد تا احتمالا زمینه برای خلافت علی (ع) فراهم گردد اما اعراب با اعزام این لشکر به بهانه اینکه فرمانده آن فردی جوان است مخالفت کردند.