اتمام حجت دیجیتال! چندی‌ست که بخاطر «کرونا» برخی کتاب‌ها بصورت مجازی عرضه می‌شود و دیری‌ست که بعضی بکار اسکن کتاب‌ها و بارگذاری آن‌ها در «فضای مجازی» مانند «تلگرام» مشغول‌اند و چندسالی نیز برخی کتاب‌فروشی‌های «دیجیتال» رونق گرفتند و در این میان، مدیری مدرس پشت هم از لزوم دیجیتال کردن آثار می‌گوید و دیگر مدیران را بدان فرامی‌خواند و بیاد دارم که پیش‌تر حتا از ضرورت برچیدن «کتاب کاغذی» نیز سخن می‌گفت که «فیه تأمل»! این «نهضت» را که هم‌چنان ادامه دارد، بگذارید در کنار «تورم» روزافزون و گرانی بسیار کتاب! شاید کسی که این منظره را می‌نگرد، با خود بگوید: اینان «معضله»ی دانش در کشور را نبود یا «کم‌بود دسترسی» بمنابع و مآخذ دانستند که چنین «جنبش»ی را راه انداختند؛ ولی آیا مسئله‌ی دانش در ایران همین است و با این تدابیر درمان می‌شود!؟ آیا بواقع، این «پویش» سدی بزرگ را از سر راه «علم‌جویی» و پیش‌رفت علمی ما برداشته و مردم مشتاق را فوج فوج بکتاب‌خوانی انگیخته است!؟ شاید کسی بگوید: این نهضت دو یا سه کارکرد بیش ندارد: 1. آنان را که بخودی خود کتاب‌خوان بودند، بسیار یاری می‌رساند! 2. با آنان که کتاب‌خوان نبودند، «اتمام حجت» می‌کند و بتعبیر عامیانه، «بهانه» را از آنان می‌گیرد! سومین هم «صرفه‌جویی» در کاغذست که بویژه برای «محیط زیست» ضروری‌ست. من در نخستین (و حتا دومین!) از وجوهی شک دارم؛ زیرا با شناختم از «انسان» و «علم»، می‌پندارم چنین دسترسی آسان و در کل «آسانی این‌چنین» (البته، خواندن دیجیتال از وجوهی دشوارتر از خواندن کاغذست!)، می‌تواند «اشتیاق» و «اراده/همت» را فروکاهد! کاش می‌شد این‌ها را «اندازه» گرفت! سخن از آسانی رفت و شایان ذکرست که دوستان و آشنایان بارها گله کرده و خرده گرفته‌اند: سبک نوشتاریت پیچیده و دشوارست! کمی راست می‌گویند؛ ولی هر بار در پاسخ‌شان می‌گویم: باید میان نوشتار دانشی و روزنامه تفاوتی باشد و گر نه آن را «روزنامه‌وار» خواهند خواند. بسنت برین «دشوارنویسی» و «پنهان‌نگاری» در تمدن‌مان و دیگران نیز می‌اشارم که تا چندی پیش هم‌چنان زنده بود و از آخوند خراسانی و کفایه‌ی مردافکنش نیز هزینه می‌کنم و البته، لُب کلامم این است که «فهم ژرف» در «درگیری» با متن بدست می‌آید و نوشتار باید چنان باشد که پشت هم خواننده (ی علم‌دوست) را متوقف کند و بتعبیر عرفی، «ترمز»ش را بکشد تا بیش‌تر تأمل کند و سرسری نخواند! اما بواقع، مسئله‌ی دانش در جامعه‌ی ما چیست!؟ البته، شاید کسی بگوید: کدام مسئله!؟ مگر دانش در کشور ما مسئله‌ای دارد!؟ پاسخ این کس را بوجدان‌های آگاه می‌سپارم!