🌀هدیه امام رضا 🔹در اوايل‌ طلبگي‌ كه‌ در مدرسه‌ مشهد بودم يك‌ هفته‌ بود كه‌ من‌ ديدم‌ يك‌ تومان‌ بيشتر پول‌ ندارم. تقريباً می‌شود گفت‌ كه‌ اوايل‌ هفته‌ بود. فكر می‌كردم‌ كه‌ تا آخر هفته‌ چكار كنم‌ كه‌ بتوانم‌ با همين‌ يك‌ زندگی كنم‌. خيلی سخت‌ بود گذراندن‌ با يك‌تومان‌ و خيلی به‌ خودم‌ سختي‌ آوردم‌ كه‌ اگر بتوانم‌ يك‌ وعده‌ غذا بخورم‌. باز میديدم‌ كه‌ امكان‌ آن‌ برايم‌ نيست. با وضعيت‌ بسيار سختی سر كردم‌ و با يك‌ ريال‌ و حتی دو ريال‌ مي‌رفتم‌ يك‌ چيزهايي‌ را می‌خريدم‌ كه‌ بشود با آنها گذران‌ كرد. 🔸خلاصه‌ تا يك‌ صبح‌ پنج‌شنبه‌ بود كه‌ رفتم‌ حرم‌ خدمت‌ حضرت‌ (ع‌) به‌ ايشان‌ عرض‌ كردم‌ كه‌ آقا خيلي‌ وضع‌ من‌ ناجور است‌ يك‌ بفرماييد. يك‌ آقايي‌ را آنجا من‌ ديدم‌ و نمي‌دانم‌ از كجا متوجه‌ شده‌ بود و هنوز هم‌ برای من‌ روشن‌ نيست‌ كه‌ چطور بود. حالا يا به‌ خاطر تشويق‌ من‌ كه‌ يك‌ طلبه‌ جوان‌ بودم‌ و یا به خاطر حالت‌ من‌ كه‌ داشتم‌ با حضرت‌ صحبت‌ مي‌كردم‌... نه‌ اينكه‌ ايشان‌ كه‌ من‌ چه‌ می‌گويم‌. با من‌ احوال‌پرسی كرد و دو تومان‌ به‌ من‌ داد. خيلي‌ خوشحال‌ شدم‌. این را از جانب‌ حضرت‌ (ع‌) می‌دانستم‌ و الا آن آقا‌ از كجا می‌دانست كه‌ من‌ نيازهای مادی دارم‌. 📍منبع: (گفتگوی آیت الله در مصاحبه با مرکز اسناد انقلاب اسلامی) 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom