🌀
القاب و اسامی همراه با مشاغل در آوایش قمی - بخش اول
✏️دکتر علیرضا فولادی
🔹️آخ: شکل کمکاربردی از آقا؛ آخَبیب: آقا حبیب.
🔸️آقا: ۱. روحانی روضهخوان. ۲. معلم مرد. ۳. پسر یا مردی که به اخلاق و آداب زندگی پایبند است.
🔹️آقدایی: آقادایی: دایی سیّد.
🔸️آقَلمَمَّد: آقاعلیمُحَمَّد.
🔹️آقَلیصغر: آقاعلیاصغر.
🔸️آقَلیَبّاس: آقاعلیعباس.
🔹️آقَمو: آقاعمو: عموی سیّد.
🔸️آهِنگر: آهَنگر.
🔹️ارباب: صاحب کشاورزی گندم و جو و یونجه.
🔸️اوس/اوسّا: ۱. افزون بر استاد در هر کار، معنای حمّامی میدهد [> حَمونی]. ۲. اوسّا به طور ویژه، یعنی وارد در هر کار: در این کار اوسّاس.
🔹️بادبادکی: بادکنکفروش دورهگرد.
🔸️بامبیهای: بامیهفروش دورهگرد شاغل به کار فروش زلوبیای سنتی که آن را بامبیه مینامیدند و خود بامیه که آن را قُطّاب میخواندند.
🔹️بِردَرزن: برادرِ زن؛ برادر همسر.
🔸️بُلبُلیفوروش: بُلبّلیفروش [> بُلبُلی].
🔹️بَنزَن: بندزن؛ شاغل به کار بند زدن چینیهای شکسته.
🔸️پیشنماز: امامجماعت.
🔗به کانال
#تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom