〽️ سخنرانى امام حسين(ع) در ميدان جنگ
✿ امام حسين عليه السلام روز عاشورا براى اتمام حجت در برابر لشكر دشمن قرار گرفت و بر شمشير خود تكيه داد و با صداى بلند فرمود:
شما را به خدا سوگند آيا مرا مى شناسيد؟
◇ سپاه پاسخ دادند:
بلى،
تو فرزند دختر پيامبر خدا و نوه آن حضرت هستى. امام حسين عليه السلام : شما را به خدا آيا مى دانيد رسول الله پدر بزرگ من است؟
سپاه: بلى، مى دانيم.
✿ امام حسين عليه السلام شما را به خدا مى دانيد فاطمه دختر پيغمبر مادر من است؟ سپاه: بلى، مى دانيم. امام حسين عليه السلام: شما را به خدا آيا مى دانيد على بن ابى طالب پدر من است؟ سپاه: بلى، مى دانيم. امام حسين عليه السلام: شما را به خدا آيا مى دانيد خديجه دختر خويلد نخستين زنى كه به اسلام گرويد مادر بزرگ من است؟ سپاه: بلى، مى دانيم. امام عليه السلام : شما را به خدا آيا مى دانيد حمزه سيد الشهدا عموى پدر من است؟ سپاه: بلى، مى دانيم.
🖇 امام عليه السلام: شما را به خدا آيا مى دانيد اين شمشير كه بر كمر بسته ام شمشير پيامبر خدا صلى الله عليه و آله است؟ سپاه: آرى، مى دانيم. امام عليه السلام: شما را به خدا آيا مى دانيد اين عمامه را كه بر سرم بسته ام، عمامه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله است؟ سپاه: بلى ، مى دانيم. امام عليه السلام: شما را به خدا آيا مى دانيد پدرم على اولين مردى بود كه اسلام آورد و در علم از همه آگاه تر و در حلم و صبر از همه شكيباتر و او پيشواى همه مردها و زنها است؟ سپاه: بلى، مى دانيم؛
◇ فبم تستحلون دمى ... پس چرا ريختن خون مرا روا مى دانيد؟ در صورتى كه فرداى قيامت حوض كوثر در اختيار پدر من خواهد بود و او عده اى را از آب كوثر باز مى دارد، چنانچه كه شتر تشنه را از آب باز دارند و در همان روز پرچم حمد نيز در دست او خواهد بود. سپاه: ما همه اينها را مى دانيم ولى هرگز از تو دست برنمى داريم تا بر اثر تشنگى جان بدهى.
📙بحار ، ج44 ، ص318
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•