چند ماهی بود به دلیل مشکلات مالی از شهرستان اومده بودم تهران و توو یه مغازه ای کار میکردم که با یه خانوم چهل ساله به نام شیوا آشنا شدم و همیشه از اخلاق بد شوهرش تعریف میکرد و میگفت خوش به حال خانومتون که همچین شوهر خوش اخلاق و چشم پاکی گیرش اومده.
خونشون چسبیده به مغازه،طبقه چهارم بود و چند دفعه ای ازم خواست که خریداشو براش ببرم بالا و هر دفعه پنجاه هزار تومن بابت اینکه کمکش میکردم بهم میداد.
یه روز توو ایتا بهم پیام داد و یه لیست خوراکی نوشته بود که آقا رضا بیزحمت لیست و آماده کنید بیارید طبقه بالا امشب مهمان داریم دستم بنده.خریدارو توو چند تا پلاستیک گذاشتم رفتم طبقه چهارم تا زنگ درو زدم، در باز شد و...
😱👇🔥
https://eitaa.com/joinchat/3279356058Cfda33c0c35
زندگیمو بخاطر حیله زنانه از دست دادم☝️🔥