نکته‌ی تفسیری صفحه۳۹۰ سحر معرّفی کرده و اظهار داشتند که ما در تاریخ نیاکانمان چنین حرف‏ هایی نشنیده ‏ایم، در این آیه حضرت موسی به کنایه به آنان می ‏فرماید: شما دروغ می‏ گویید، زیرا قبل از من، کسانی چون حضرت یوسف چراغ هدایت نیاکان شما را در دست داشته و دین ابراهیم را ترویج می‏ کرده ‏اند. پیام‌های سورۀ قصص - آیۀ ۳۷: ۱.در برابر تکذیب کفّار که معجزات را سحر می‏ خوانند، باید به خدا توکّل کرد. «ما هذا إِلَّا سِحْرٌ ... رَبِّی أَعْلَمُ»  ۲. ادّعاهای پوچ را با شعارهای الهی خنثی سازیم. «ما هذا إِلَّا سِحْرٌ ... رَبِّی أَعْلَمُ»  ۳. خداوند، هیچ گروهی را بی راهبر و راهنما نگذاشته است. «رَبِّی أَعْلَمُ بِمَنْ جاءَ بِالْهُدی‏»  ۴. هدایت‏ یافتگان، خوش عاقبتند. «لَهُ عاقِبَةُ الدَّارِ»  ۵. توجّه به معاد، در رأس برنامه ‏های انبیاء بوده است. «وَ قالَ مُوسی‏ ... مَنْ تَکُونُ لَهُ عاقِبَةُ الدَّارِ»  ۶. کسانی که انبیاء را ساحر می‏ نامند، ستمگرانی بد عاقبت ‏اند. «لا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» و مرکز همه چیز می ‏پنداشتند. در این سوره فرعون می ‏گوید: «ما عَلِمْتُ لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرِی» من جز خودم برای شما معبودی سراغ ندارم و هنگامی که ساحران به موسی ایمان آوردند گفت: «آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ» آیا بدون اجازۀ من به موسی ایمان آورده ‏اید. فرعون توقّع دارد که هیچ کس بدون اجازۀ او، هیچ عقیده ‏ای نداشته باشد. امروز نیز فرعون‏ ها و ابرقدرت‏ هایی هستند که می ‏خواهند خود را محور سیاست و اقتصاد جهان بدانند.  مستکبران گاهی برای قدرت‏ نمایی، فرد یا گروه یا کشوری را نابود می ‏کنند یا مورد لطف قرار می ‏دهند. نظیر نمرود که به حضرت ابراهیم گفت: «أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ» (بقره، ۲۵۸) حیات و مرگ این مردم به دست من است، هر که را بخواهم می ‏کشم و هر که را بخواهم از زندان آزاد می ‏کنم.  مستکبران، گاهی زرق و برق و جلوه‏ های مادّی را به رخ مردم می‏ کشند، همان گونه که فرعون می ‏گفت: «أَ لَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْرِی مِنْ تَحْتِی» (زخرف، ۵۱) آیا حکومت مصر از آنِ من نیست؟ آیا نمی‏ بینید که این نهرها از زیر کاخ من جاری است؟ مستکبران، گاهی با ارعاب، مردم را به تسلیم وادار می ‏کنند. فرعون به ساحرانی که به موسی ایمان آوردند گفت: «لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلافٍ» (اعراف، ۱۲۴) من دست و پای شما را بر خلاف یکدیگر قطع می ‏کنم.  مستکبران، گاهی با مانور و خودنمایی، مردم ساده‏ لوح را فریفتۀ خود می ‏کنند. قارون به‏ گونه ‏ای در کوچه و بازار راه می ‏رفت که مردم دنیاپرست، آه از دل کشیده و می‏ گفتند: ای کاش برای ما نیز آنچه برای قارون است وجود داشت. (قصص، ۷۹)  مستکبران، گاهی با تطمیع می ‏خواهند مغزها و فکرها را بخرند. فرعون به ساحران گفت: اگر آبروی موسی را بریزید، من به شما پاداش بزرگی می ‏دهم و شما را از مقرّبان دربارم قرار می‏ دهم. (اعراف، ۱۱۴) مستکبران، گاهی با سفرهای خود دلها را متزلزل می‏ کنند. قرآن می ‏فرماید: گردش کفّار در شهرها تورا مغرور نکند. (آل عمران، ۱۹۶) مستکبران گاهی با تحقیر دیگران جنگ روانی به راه می ‏اندازند و به طرفداران انبیاء نسبت‏ های ناروا می ‏دهند و آنان را اراذل و اوباش می‏ خوانند. (شعراء، ۱۱۱)  مستکبران، گاهی با ایجاد ساختمان‏ های بلند و رفیع، دلربایی می ‏کنند. فرعون به وزیرش هامان گفت: برجی برای من بساز تا از آن بالا روم و خدای موسی را ببینم! (غافر، ۳۶) واقعاً قرآن چقدر زنده است که خلق و خوی و رفتار و کردار زشت مستکبران را به گونه‏ ای ترسیم کرده که با زمان ما نیز قابل تطبیق است. پیام‌های سورۀ قصص - آیۀ ۳۹‌: ۱. مردم از دین حاکمان پیروی می‏ کنند. «اسْتَکْبَرَ هُوَ وَ جُنُودُهُ»  ۲. معیار ستایش‏ ها و انتقادهای قرآن، حقّ است. «بِغَیْرِ الْحَقِّ»  ۳. غفلت از گذرا بودن دنیا و گمان به جاودانگی، زمینه ‏ساز خوی استکباری است. «وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَیْنا لا یُرْجَعُونَ»  ۴. عدم اعتقاد و توجّه به معاد و حساب، زمینۀ شکل ‏گیری استکبار است. «لا یُرْجَعُونَ» 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛