نکته تفسیری صفحه ۳۹۱ آیات ۴۴ تا ۵۰ سوره قصص صفحه ۳۹۱ خداوند در آیات ۴۴ و ۴۶ دو بار می‌فرمایند «وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ…» وقتی ما آیات و نشانه‌ها را بر حضرت موسی نازل کردیم تو در آن قسمت نبودی؛ خداوند در آیات ۴۶ و ۴۷ دو فلسفه وجودی انبیاء را بیان می‌فرمایند ۱- انذار دادن «…لَكِنْ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا…» به خاطر اینکه قوم را انذار کنی؛ کارهای پیامبران هم بشارت و هم انذار دادن بود؛ دین باید درست تبلیغ شود اگر بشارت و یا انذار را تقویت کنیم و آن یکی دیگر را تضعیف کنیم ضربه می‌خوریم یعنی همان خدایی که رحمان و رحیم است آیا همان خدا شدید العقاب نیست؟! رحمت خدا بر غضبش برتری دارد اما اگر انسان فِساد انجام دهد آیا عقوبت دارد یا نه؟ خداوند می‌فرمایند ما همه‌ی راه‌هایی که برای بهشت رفتن بود جلوی پای شما گذاشتیم «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا» ما راه را به شما نشان دادیم، اگر راه بهشت را انتخاب کنید «…تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ…» و اگر راه جهنم را انتخاب کنید «وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍ وَظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ لَا بَارِدٍ وَلَا كَرِيمٍ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُتْرَفِينَ» ۲- اتمام حجت که در آیه ۴۷ آمده است «وَلَوْلَا أَنْ تُصِيبَهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ…» برای اینکه کسی بهانه‌ای نداشته باشد؛ نکته‌: خداوند می‌فرمایند «وَلَوْلَا أَنْ تُصِيبَهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ…» آنها به خاطر کردارِ زشتی که خودشان انجام داده بودند مصيبت می‌بینند، یعنی کارهای بد با دست خود ما انجام می‌شود؛ الگوی ما پیامبران هستند لازم نیست ما از غرب الگو بگیریم؛ اگر ما به تعالیم پیامبران عمل کنیم در جامعه یک مشکل هم نداریم، پایه‌ی تمدن نوین اسلامی باید بر شکل‌گیری مردم باشد، حکومت اسلامی در دوران ما شکل گرفته است ما باید این حکومت را به سمت نظام‌سازی اسلامی و تمدن نوین اسلامی پیش ببریم، باید از مبانیِ معارفِ واقعی دین مبنا بیرون بکشیم، شما باید با محوریت آن رشته‌ای که دارید بتوانید از قرآن و روایات مبنا بیرون بکشید مثلا روانشناسی، آیا در قرآن و روایات مبنای روانشناسی هست، در رابطه با سیاست: مبانی سیاست ما و علوم سیاسی ما بر چه پایه‌ای است آیا فقط بر پایه‌ی این است که ما بتوانیم یک حکومت سکولارم تشکیل بدهیم یا می‌توانیم از قرآن و روایات مبنا بیرون بکشیم؟ در امور اقتصاد الحمدلله علماء خیلی کتاب نوشتند من تعجب می‌کنم کسی رشته‌ی اقتصاد و علوم سیاسی و کشاورزی بخواند اما کتاب الحیات نخوانده باشد، به ما می‌گویند الگوی غرب خیلی الگوی خوبی است نمونه‌اش هم واضح است سه قوه مقننه و مجریه و قضاییه را غرب گفته، غرب کجا بوده؟ روایتش را در کتاب الحیات ببینید، آنها حکومت را از ما گرفتند، باور کنید اگر نامه‌ی ۳۱ نهج البلاغه نامه امام علی علیه السلام به امام مجتبی را به هر کافر و بی‌دینی و به هر سکولاری بدهید روی چشم می‌گیرد؛ مسابقه‌ای پیرامون اساتید و نخبه‌های علوم سیاسی در رابطه با منشور علوم سیاسی برای سازمان ملل برگزار شد که برگزیده‌ی این مسابقه یک جوان مصری بود از او مصاحبه گرفتند که این مبنای قدرتمند را از کجا آوردی؟ می‌گوید این نامه‌ی حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه به مالک اشتر بود من هم آن را ترجمه کردم و به شما دادم؛ الان عهد نامه مالک اشتر در سازمان ملل است اما ما خیلی راحت از کنارشان می‌گذریم. 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛