⃟🌿 ⃟🌺
🕊 تفسیر آیه ۹ سوره حجرات 🕊
🍃 وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَي الْأُخْرَي فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّي تَفِيءَ إِلَي أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ🍃
ترجمه 🔶
🍃 و اگر دو گروه از مؤمنان به نزاع و جنگ پرداختند، پس ميان آنان صلح و آشتى برقرار كنيد. سپس اگر يكى از دو گروه بر ديگرى تجاوز كرد، با متجاوز بجنگيد تا به فرمان خداوند بازگردد. پس اگر متجاوز بازگشت (و دست از تجاوز برداشت)، ميان آن دو گروه به عدالت صلح برقرار كنيد و عدالت ورزيد كه خداوند عدالت پيشگان را دوست دارد.🍃
گرچه اقتضاى ايمان، دورى از نزاع و برخورد ميان مؤمنان است، امّا مؤمنان، معصوم نيستند كه خطايى از آنها سرنزند و چه بسا گفتن جمله اى يا انجام كارى، موجب بروز درگيرى ميان آنان گردد. بنابراين بايد آماده بود تا در صورت بروز چنين برخوردهايى، ضمن خاموش كردن آتش فتنه، حقّ مظلوم پايمال نشود و چنان با ظالم برخورد شود كه ديگر تجاوزى تكرار نگردد.
در حديث مى خوانيم: برادر دينى خود را خواه ظالم باشد يا مظلوم، يارى كن. اگر مظلوم است، در گرفتن حقّ و اگر ظالم است، در جلوگيرى از ظلم.
اين آيه، آيه اى است كه براى تلاوتش دو دست قطع شد. در ماجراى جنگ جمل، هر چند حضرت على (عليه السلام) مخالفان را از برپاكردن جنگ نهى فرمود، امّا طرفداران عايشه گوش ندادند و حضرت به خداوند شكايت كرد كه مردم نافرمانى مى كنند. آنگاه قرآن را به دست گرفت و فرمود: كيست كه آيه «و ان طائفتان من المؤمنين...» را براى مردم بخواند؟
شخصى به نام مسلم مجاشعى گفت: من اين آيه را با صداى بلند مى خوانم. امام فرمود: دستان تو را قطع و تو را شهيد خواهند كرد. گفت: «هذا قليلٌ فى ذاتِ اللَّه» شهادت من در راه خدا چيزى نيست. آنگاه قرآن را به دست گرفت و در برابر لشگر عايشه ايستاد و مردم را به ايمان به خدا دعوت كرد تا شايد خونى ريخته نشود و جنگى صورت نگيرد، اما آنان بر او حمله كردند و دست راست او را قطع كردند، قرآن را به دست چپ گرفت، دست چپ او را نيز جدا كردند، قرآن را به دندان گرفت، سرانجام اين تلاوت كننده قرآن را به شهادت رساندند. حضرت على (عليه السلام) بعد از شهادت او دستور حمله داد.
آرى، ابتدا بايد با استناد به قرآن، اتمام حجّت نمود و سپس شجاعانه تا آخرين نفس در راه هدف مبارزه كرد.
عدالت
در اين آيه، سه بار سخن از برقرارى صلح و اصلاح ميان مردم بر اساس عدالت به ميان آمده است: «فاصلِحوا بينهما بالعَدل و اقسِطوا انّ اللَّه يحبّ المقسطين»
اصولاً، آفرينش بر اساس حقّ وعدل است. «بالعَدلِ قامَت السّموات» و بعثت انبيا براى آن بوده است كه مردم به عدالت قيام كنند. «لِيَقومَ النّاس بِالقِسط»
در جوامع امروزى، تحقّق عدالت ملازم قانون مدارى و بى عدالتى مرادف قانون گريزى است. امّا كدام قانون؟ قانونى كه ساخته دست بشرى همچون خودماست؟ قانونى كه هر روز در حال تغيير و تحوّل است؟ قانونى كه در آن منافع افراد و احزاب نهفته و برخاسته از افكار ناپخته و اطلاعات محدود و تحت تأثير تهديدها، تطميع ها و هوسهاى خود و ديگران وضع شده است؟ قانونى كه قانون گذارش انواع قانون گريزى ها دارد و خود به آن عمل نمى كند؟
آيا اين قوانين مى تواند براى انسان قداست و كرامت داشته باشد و براى جامعه، عدالت و امنيّت را به ارمغان آورد؟
آنچه مى تواند صلح و عدالت را در جامعه حاكم سازد و از هرگونه خطا و نقص به دور باشد، قوانين الهى است كه توسط پيامبران به بشر عرضه شده است. قوانينى كه خالق انسان بر پايه ى علم وحكمت ولطف بى نهايت وضع كرده و آورنده ى آن اوّلين عامل به آن است.
📌 پیام ها
🌿 ايجاد نزاع و درگيرى ميان مؤمنان، يك جرقّه است نه يك جريان، موقّتى است نه دائمى. «اِقتَتلوا» نشان از پديد آمدن نزاع است، نه دوام آن وگرنه مى فرمود: «يَقتَتلون»
🌿 مسلمانان در برابر يكديگر مسئولند وبى تفاوتى در برابر درگيرى ها پذيرفته نيست. «فَاصلِحوا بينهما»
🌿 براى آشتى دادن و برقرارى صلح ميان مسلمانان، بايد با سرعت و بدون تأخير قيام كنيم. (حرف فاء در «فَاصلِحوا» نشانه ى سرعت است)
🌿 اگر يكى از دو گروه درگير، ياغى گرى كرد، اُمّت اسلامى بايد بر ضدّ او بسيج شود. «فَاِن بَغَتْ... فقاتلوا الّتى تَبغى»
🌿 براى برقرارى امنيّت و عدالت، حتّى اگر لازم شد بايد مسلمانان ياغى كشته شوند. آرى، خون ياغى ارزش ندارد. «فَاِن بَغتْ... فقاتلوا...»
🌿 در برابر خشونت بايد خشونت به خرج داد. «فَاِن بَغتْ... فقاتلوا»
🌿 در سركوب ياغى، طفره نرويم و مسامحه نكنيم. «فقاتلوا» (حرف «فاء» علامت تسريع است)
🌿 جنگ و قتال در اسلام، هدف مقدّس دارد. «حتّى تَفى ء الى امر اللّه»
👇👇