🌻شاید فرصت نباشد! 🏵 🔰مرحوم شیخ مرتضی زاهد از خوبان تهران بود که نماز جماعتش محفل انس بندگان خوب خدا بود، ایشان پس از نماز روایتی می خواند و موعظه می کرد و چند مسئله شرعی میگفت. 🔰 یک بار وقتی شب از مسجد به منزل برمی‌گردد و رساله و می‌بیند متوجه می‌شود که مسئله شرعی را اشتباه به مردم گفته است. 🔰 شبانه راه می افتد و یکی یکی در خانه کسانی که پشت سرش نماز خوانده بودند و آنها را می‌شناخت می‌رود. آنها می‌گویند: حاج آقا حالا چه عجله‌ای داشتید؟ خودتان را به زحمت انداختید. فردا شب بعد نماز تصحیح میکردید و درستش را می‌گفتید. 🔰شیخ مرتضی می‌گوید: عزیزم! شما عجله ندارید. شاید حضرت عزرائیل عجله داشته باشد و امشب آخرین شب عمر من باشد و کار به فردا نکشد و دیگر فرصت درست کردنش را نداشته باشم. ♦چنین کسانی همیشه آماده‌اند. قشنگ زندگی می‌کنند و چون می‌دانند راهشان طولانی است و بدون راهنما نمی‌توانند این راه بی‌نهایت را بروند دائم مضطر به اولیای الهی یا متوسل به آنها هستند. استاد مسعودعالی 🌺🇮🇷🌼🇮🇷🌻🇮🇷 📡کانال تصویر👇 https://eitaa.com/tasvirr https://sapp.ir/tasvirr