🔷 آیت الله سیّد عباس کاشانی گفتند: آیت الله مرعشی نجفی گفتند: چون آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری از دنیا رفتند، خیلی متأثر گشتم. 🔷 شب که شد نماز وحشت برای ایشان خواندم و سوره یس هم تلاوت نمودم. همان شب در عالم خواب دیدم باغ بسیار با عظمت و بزرگی که نمی توان آن را وصف نمود، است. تعجب کردم؛ من حدود شصت سال در قم هستم چنین باغی را ندیده ام. 🔷 یک استخر بزرگ وسط آن باغ بود که آبش صاف، مثل شیر بود. کنار آن تختی از سنگ مرمر بود. دیدم آقای حائری روی آن نشسته اند. از ایشان پرسیدم: اینجا کجاست⁉️ 🔷 گفتند: وادی السلام و قطعه ای از بهشت که مرحمتی امام رضا علیه السلام است. بعد گفتند: پناه به خدا از مرگ؛ ما همه چیز را مشاهده کردیم. 🔷 تا مرا در قبر گذاشتند، قبر روشن شد و یک کرسی گذاشته شد، آقایی روی آن نشستند. به من الهام شد که ایشان امام رضا علیه السلام هستند. 🔷 آن حضرت به من رو کردند و بعد از تفقّد زیاد فرمودند: شیخ مرتضی ۶۹ بار به زیارت ما آمده ای، ۶۹ بار بازدید طلب داری، این اوّلی آن است، باز هم خواهم آمد. 🔷 اینجا را از خدا برای شما گرفته ام و در عالم در برزخ متنعّمی، در قیامت هم شما را تنها نمی گذارم. 📚 شرح زندگانی آیت الله مؤسس و فرزند برومندشان، ص ۱۱٠ ❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi