✅👈
ماجرای تب شدید پسر امام صادق علیه السلام
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَمِعْتُ مُعَتِّباً يُحَدِّثُ أَنَّ إِسْمَاعِيلَ بْنَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ حُمَّ حُمَّى شَدِيدَةً فَأَعْلَمُوا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ بِحُمَّاهُ فَقَالَ لِی ائْتِهِ فَسَلهُ أَيَّ شَيْءٍ عَمِلْتَ الْيَوْمَ مِنْ سُوءٍ فَعَجَّلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْعُقُوبَةَ قَالَ فَأَتَيْتُهُ فَإِذَا هُوَ مَوْعُوكٌ فَسَأَلْتُهُ عَمَّا عَمِلَ فَسَكَتَ وَ قِيلَ لِی إِنَّهُ ضَرَبَ بِنْتَ زُلْفَى الْيَوْمَ بِيَدِهِ فَوَقَعَتْ عَلَى دُرَّاعَةِ الْبَابِ فَعَقَرَ وَجْهَهَا فَأَتَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَأَخْبَرْتُهُ بِمَا قَالُوا فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِأَوْلَادِنَا الْعُقُوبَةَ فِی الدُّنْيَا ثُمَّ دَعَا بِالْجَارِيَةِ فَقَالَ اجْعَلِی إِسْمَاعِيلَ فِی حِلٍ مِمَّا ضَرَبَكِ فَقَالَتْ هُوَ فِی حِلٍّ فَوَهَبَ لَهَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ شَيْئاً ثُمَّ قَالَ لِی اذْهَبْ فَانْظُرْ مَا حَالُهُ قَالَ فَأَتَيْتُهُ وَ قَدْ تَرَكَتْهُ الْحُمَّى.
💠 عبدالله بن سنان نقل کرد: از معتّب شنیدم که میگفت: اسماعيل فرزند امام صادق عليه السلام مبتلا به تب شديدى شده بود.
💠 حضرت را از تب فرزندش آگاه كردند، ایشان به من فرمود: برو نزد او و بگو امروز چه كار خلافى انجام دادهاى، كه خداوند سريع مجازاتت نمود؟
💠 نزد او آمدم، در حالتى كه در تب شديدى قرار داشت، از آنچه انجام داده بود، سؤال كردم. جوابى نداد و ساكت ماند.
💠 به من گفته شد: او امروز دختر زلفى (همسرش) را كتك زده است، كه بر درگاه درب افتاد و صورتش خراش برداشت.
💠 سپس نزد امام صادق عليه السلام آمدم و حضرت را بر آنچه گفتند خبر كردم. اظهار داشت: شكر و سپاس براى خداى را، ما اهلبيتى هستيم كه خداوند نسبت به فرزندان ما مجازات را در دنيا سريع مىرساند.
💠 سپس حضرت عروسشان را صدا كردند و فرمودند: اسماعيل را نسبت به كتكى كه به تو زده است حلال كن، او گفت: او را حلال كردم؛ و امام صادق عليه السلام چيزى به او هديه دادند.
💠 بعد حضرت به من فرمودند: برو ببين حالش چگونه است. من نزد او آمدم در حالتى كه تب او فروکش کرده بود.
📚 التمحيص، ص ۳۷
🆔لینک کانال👈
https://eitaa.com/tavasolitabrizi