سوال میپرسیم، منشا تجربه و آزمایش چیست؟ آیا غیراز اینست که تجربه و آزمایش برای به در آمدن از شک و ظن نسبت به یک موضوع است؟ میگویند همین طور است. خب منشا این ظن و گمانها چیست؟ اگر پزشکی و علوم تجربی مانند فیزیک و شیمی را در دبیرستانتان خوب خوانده باشید و با تقلب قبول نشده باشید حتما به این نکته واقفید که دانشمندان علوم تجربی غالبا با نظر به یک پدیده ای در دنیا یا تفکر در یک موضوعی جرقه ای در ذهنشان ایجاد شده و گمانی در آنها شکل گرفته و سپس با آزمایشات فراوان توانستند این ظن و گمان خود را به یقین نزدیک و نزدیکتر کنند تا نهایتا برای آنها یک نتیجه علمی مدون به دست آید و از این جهت فرقی نمیکند که عامل به وجود آمدن این جرقه و این ظن و گمان چه باشد مهم اینست که این جرقه در ذهن ایجاد شود تا سپس با آزمایشات فراوان به حقایقی درباره آن برسیم. خب ما از شما میپرسیم مگر نمیگویید که طب اسلامی وجود ندارد و بروید سراغ طبهای تجربی؟ آیا در به وجود آمدن منشا این ظن و گمانهایی که توسط دانشمندان با عقول بشری خطاپذیرشان تبدیل به یک علمی مدون شده، فرقی بین یک خبری منقول منتسب به شخصی با یک خبری موثق یا با یک پدیده ای در دنیا یا یک حادثه ای در دنیای اطراف ما هست؟ آیا غیر از اینست که نهایتا هر کدام که منشا این جرقه باشند بالاخره باید در بند آزمایشات قرار بگیرند؟ پس دیگر چه فرقی میکند که شما یک خبر ضعیف یا اصلا جعلی را آزمایش کنید و یا یک پدیده ای توهمی در ذهن را؟ آیا یک خبر ضعیفی که منتسب به معصوم است و احتمال وجود کلامی از معصوم در آن موضوع نیز کم نیست، برای آزمایش کردن بر یک توهم شکل گرفته در ذهن یک انسان بشری خطا پذیر، اولویت ندارد؟ اگر همین الان یک شخصی که با انیشتین زندگی میکرده به شما بگوید که انیشتین معتقد بر وجود انرژی های فراتر از انرژی اتمی در پاره سنگهای کنار ساحل دریا بود ولی تصور شما این بوده که انرژی جلبک های دریایی اینطور است نه پاره سنگها، و هنوز هم هیچکدام را به بند آزمایش نگرفته باشید آیا برای آزمایش کردن، این خبر منتسب به انیشتین بر توهم شما اولویت ندارد؟ آیا شما اینجا به بهانه اینکه این خبر رسان انسانی ثقه نیست آزمایش کردن توهم خود را بر آن خبر منتسب به انیشتین ترجیح میدهید؟ اینها در حالی است که هر عاقلی که معتقد به آزمون و خطا برای تولید علم است میفهمد که بین یک قول ضعیف منتسب به معصوم با توهم خودش، برای آزمایش کردن، همان قول ضعیف اولویت دارد زیرا قول منتسب به معصوم هرچند ضعیف هم باشد ولی باز احتمالی در ذهن ایجاد میکند که بالاخره معصوم چیزی در این موضوع فرموده است که به دست ما بد رسیده پس بهتر است با انجام آزمایشات فراوان بفهمیم که این خبر تا چه اندازه ناقص به دستمان رسیده است. و اینست فرق روایات طبی با روایات فقهی. چون این عزیزان همیشه سرشان داخل مطالب اعتقادی و احکام شرعی بوده و هیچگاه وارد فضای علوم تجربی نشده اند لذا به این نکات دقت نکرده اند و صرف ضعف سندیت احادیث طبی را دال بر عدم وجود طبی به نام طب اسلامی گرفته اند و حال آنکه لازمه این حرفشان رجوع به طبهای تجربی است و این در حالی است که باز هم با این وجود بهتر است منشا ظنیاتی که قرار است به بند آزمایش و تجربه کشیده شود، همان روایات ضعیفی باشد که شما دور میریزید. برای همین است که در ابتدا گفتم این افراد با این حرفها دارند خودشان را مسخره میکنند!!! ✳️ثالثا: با مدارک متقنی که در دست داریم ثابت میکنیم که رساله ذهبیه از جمله روایات موثق ماست. فقط کافی است تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.👇