در متن بالا چهارتن از رجال این روایت مشاهده میشوند که به ترتیب عبارتند از: ۱-ابو محمد هارون بن موسی ۲-محمد بن همام بن سهیل ۳-حسن بن محمد بن جمهور ۴-محمد بن جمهور (پدر حسن) به نص شیخ طوسی و مرحوم نجاشی هر سه شخصیت اول از جمله افراد 👈«ثقه» 👉 هستند. و عبارات شیخ طوسی و مرحوم نجاشی درباره این افراد، «جلیل القدر، عظیم المنزله، کثیرالروایه و ...» و عباراتی از این قبیل است. (منبع: رحال نجاشی صفحات ۳۴۳ و ۴۹۴ و رجال شیخ طوسی صفحات ۵۱۶ و ۴۹۴) بنابراین تا اینجا حدیث این رساله موثق است و البته اگر محمد بن جمهور نیز که راوی اصلی این روایت است ثقه باشد، آنوقت کل این رساله موثق خواهد بود و برما حجت است و باید با آن مانند سنت رفتار شود. پیشتر ذکر شد که ظاهرا محمد بن جمهور ثقه است ولی نظر آیت الله خویی درباره ایشان اینست که ضعیف است و عامل ضعف او هم خلو و تخلیط است اما آیت الله خویی میفرمایند که در جاهایی که غلو و تخلیط از او دیده نشده میتوان به روایاتش عمل کرد و شیخ طوسی میگوید از او غلو و تخلیط ندیدم و این در حالیست که رساله ذهبیه هم از غلو و تخلیط مبراست. بنابراین اصل ثقه بودن محمد بن جمهور در روایت رساله ذهبیه باقی است و خدشه ای در او وجود ندارد. اما نکته جالب اینست که آیت الله خویی میفرمایند که دلیل ثقه بودن محمد بن جمهور توثیق علی بن ابراهیم است. پس در نتیجه اگر یک شخص ثقه ای شخص دیگری را توثیق کند متواند دال بر ثقه بودن او باشد. این در حالیست که بر طبق نظر مرحوم نحاشی و شیخ طوسی پسر محمد بن جمهور یعنی حسن ثقه است حال بهتر است مجددا عباراتی که حسن درباره پدرش در ابتدای رساله ذهبیه آورده را بخوانیم: ۱-کان عالما بابی الحسن علی بن موسی الرضا ع 👈 یعنی او عالم به امام رضا بود ۲-خاصا به 👈 از افراد خاص نزد حضرت بود ۳-ملازما لخدمته 👈 همراه و ملازم برای خدمت ایشان بود ۴-و کان معه حین حمل من المدینه الی المامون و ...👈 هنگامی که امام از مدینه به خراسان برده شد با ایشان بود با دقت در این عبارات خوب خواهید دید که از نظر حسن که خود بشخصه از جمله افراد ثقه است هیچ خدشه ای در محمد بن جمهور وارد نیست حال این مدح و ستایش ها را در کنار توثیق علی بن ابراهیم و در کنار عدم غلو و تخلیط او در روایاتی که شیخ طوسی از او آورده بگذارید چه نتیجه ای میگیرید؟!🤔 آیا نتیجه جز موثق بودن این رساله میباشد؟! آیا باید با بی تدبیری و عدم جست و جوی کافی به همین راحتی روایات گرانبهای خودمان را که سند افتخارات ماست کنار بگذاریم؟! چه زمانی قرار است تا از نگاه دگم و بسته سنتی مان به مباحث دینی بیرون بیاییم؟! آیا در دنیایی که دشمنان اسلام تا انعقاد نطفه شیعیان هم نفوذ کرده و برای همه چیز آنها از خورد و خوراک و پوشاک و خواب و بیداری و جماع و ... برنامه داده و سنتهای صحیح اسلامی را عوض کرده، و ماهم ادعای برتری اسلام و جامع و کامل بودن آن را داریم نباید در این وضعیت اندکی دیدمان را گسترده تر کنیم و حداقل این مقدار را بفهمیم که احادیث مربوط به علوم تجربی با احکام شرعی کاملا متفاوت است؟! به امید آنکه با صدای تشویق غربی ها از رساله ذهبیه بیدار نشویم و خودمان بفهمیم که چه سند ارزشمندی را داریم به سطل زباله می اندازیم. 💠در آخر اینجانب سید محمد جواد موسوی به عنوان خدمتگزار و شاگرد کوچک طب اسلامی با سرافرازی کامل اعلام میکنم که اگر حتی همه احادیث طبی هم جعلی باشد بنده حاضرم ادعا کنم که فقط و فقط با همین یک حدیث یعنی رساله ذهبیه در کنار قرآن، تمام بیماریها را درمان خواهم کرد. حال اگر میتوانید مقابله کنید و خواهشا زین پس بیشتر از این خود را به فضاحت و تمسخر نکشید که مثلا بگویید از ۱۱ هزار روایت طبی تنها ۶۰ عدد از آنها موثق و قابل عمل کردن است زیرا که اولا در حیطه طب باب آزمون و خطا و تجربیات هم باز است و ثانیا اصلا نیازی به ۶۰ روایت هم نیست بلکه با همین یک رساله ذهبیه با افتخار میگوییم که اسلام طب دارد و طب اسلامی کاملترین و مترقی ترین و قوی ترین طب دنیاست. هرکس قبول ندارد با او مناظره میکنیم تا در انظار عمومی هم به فضاحت کشیده شود. والعاقبة للمتقين نگارنده: سید محمد جواد موسوی مدیر کانال طب و زندگی اسلامی 🚫کپی بدون ذکر منبع شرعا جایز نیست: http://eitaa.com/joinchat/2754871296C073fd6ff12