2⃣قسمت دوم شبه علم، کثیف ترین بدل دنیا را ساختند و آن را در طبق تحقیر به ما تعارف کردند و اینگونه تمام شؤون زندگی ما را بدست گرفتند. آیا انسان عاقلی هست که در جهانی که جنایتکاران بر مسندهای قدرت تکیه کرده‌اند، را انکار کند؟ دیکتاتوری شدیدی که امکانات دانشمندان را محدود می‌کند. مقالات را با شابلون های واژگونه خود می‌سنجد و اگر مقالاتی خلاف دروغهای علمی آنان منتشر شد، دانشمندان مذکور را مجبور به بازپس گیری آن می‌کند و در مواقعی حتی جان آنان را می‌گیرد. ننگ بر ما اگر باز هم مقهور سلطه دروغین علمی شیاطین عالم، جان مردم را دو دستی تقدیم پروتکل های بهداشتی! شیاطین کنیم. ویروس هایی در جلد انسان، که تشت رسوایی شنیع ترین اعمالشان از بام رسانه ها افتاده و همچنان برای جهان، درد می‌سازند و نسخه می‌پیچند! وای بر مسوولی که از نقشه های تودرتوی دشمن، که هریک مقوم و موید دیگریست، بی‌خبر باشد. وای بر اساتیدی که تریبون تعلیم و کرسی مسوولیت در جمهوری اسلامی داشته باشند؛ اما نسبت به پذیرش و اجرای بندهای ننگین سند بردگی پایدار بی‌خبر و نسبت به علوم استعماری، خنثی و مطیع باشند! انقلاب کردیم که از شر شیاطین شرق و غرب رها شویم و اسلام و برنامه جامع سعادت بشر را پیاده کنیم. اما مع الاسف در جامعه ما، کسانی از سر جهل و کسانی از سر خیانت، سرقت علم حقیقی و استرداد علوم تقلبی را تئوریزه کردند. اسلام را از تمام ادوات تمدن سازی تهی کردند. در تریبون‌ها و منابر گفتند اسلام کامل است اما طب ندارد! مجموعه روایات طبی دارد! اقتصاد ندارد! یک سری احکام معاملاتی و مالی دارد! معماری ندارد! معماری دوره اسلامی دارد! فلسفه ندارد! فلاسفه مسلمان دارد! پس اسلام چه دارد؟ آیا قدرت اجتهاد علمای اسلام فقط در فقه بوده؟ یا منابع غنی و علمای آگاه ما مطلب را طور دیگری بازگو می‌کنند؟ ادامه در👈قسمت سوم