چون کار پیغمبر تدوین به زبان امروزی نیست. این بشر هست که گرفتار ظواهر شده و ماهم برای اینکه صدایمان به گوش بشر برسد مجبوریم به شکلی که بشنوند بیان کنیم. وگرنه حق آن است که نزد معصوم بنشینی و بشنوی و عمل کنی. ❇️پس بایستی تمام روایاتی که در آنها بدن یا اجزاء بدن آمده هر یک را به شکل قضایای حملیه بیان می‌کنیم سپس مشترکاتشان را می‌گیریم و موضوع طب اسلامی و مسائلش را در می‌یابیم. ✳️فایده علم 🗣آنچه که از انجام آن برای فاعل پدیدار و حاصل می‌شود. ✍ که در اینجا مساوی با غرض علم طب است. یعنی همان صحت و عافیت یا سلامتی. ✳️جنس علم 🗣اینکه علم عقلی است یا نقلی؟ آلی است یا اصالی؟ توصیفی است یا دستوری؟ کسبی است یا غریزی؟ حقیقی یا اعتباری؟ ✍علم ‌طب، علم نقلیِ اصالیِ حقیقیِ کسبی است که گاهی توصیفی و گاهی دستوری است. طب توصیفی همان طب علمی و طب دستوری همان طب عملی است که صاحب الموجز گفته بود ❇️وجه تسمیه علم (دلیل نامگذاری) ✍چرا به طب می‌گویند طب؟ این را هم فقط مؤلف باید بگوید. همان شارح. از روایات این رسیده که حضرت موسی بن عمران علیه السلام وقتی بیمار شد گفت: خدایا دوا از کیست؟ خدا گفت: «من». گفت: شفا از کیست؟ خدا گفت: «از من». گفت: پس مُعالِج ها (یعنی درمانگران) چه می‌کنند. خدا فرمود: «یطبب انفسهم». (دل مردمان را خوش می‌کنند) و از این رو طبیب (دل خوش کن) نامیده شدند و علمشان طب. ☹️دقیقا برعکس کاری که اطبای طب امروزی می‌کنند! ✳️مدوِّن یا مؤلّف علم ✍همان پایه گذار علم که ثابت شد فقط خداوند است در روایت هم داریم طبیب هر نفسی خالق اوست. استدلال عقلی این بخش را به طور مفصل، امام صادق علیه السلام در روایت اهلیلجه فرمودند که به جهت تبرک، به ذکر اصل روایت و ارجاع به آن اکتفا می‌کنیم. ✳️فهرست ابواب علم ✍اول ادراک می‌کنیم؛ سپس بیان مسائل؛ سپس بیان مشترکات موضوعات که ادراکشان آسان تر است و دقت کمتری می‌خواهد هریک را در قالب یک باب می‌نویسیم. مثلا علم به امور طبیعیه یک باب و علم به حالات یک باب دیگر. ✳️مرتبه‌ی علم (جایگاه علم در میان دیگر علوم) 🗣یعنی در مقام تعلیم و تعلّم رتبه اش نسبت به دیگر علوم، مقدّم است یا مؤخّر. ✍این نسبی است مثلا نسبت به زبان مؤخر است اما نسبت به اکثر علوم مقدم است. مثل فهم بعضی احکام فقهی که مستلزم علم به بدن است. شاید این روایت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در این خصوص کافی باشد: «العلم علمان. علم الادیان و علم الابدان» (علم یعنی دو علم. علم دینها و علم بدنها) و همچنین فرمایش امیرالمؤمنین علیه السلام: «العلم علی اربعة علم الفقه للادیان علم النحو للسان علم النجوم لمعرفة الزامان و علم الطب للابدان» (علم بر چهار قسم است: علم فقه برای دینها علم نحو برای زبان علم نجوم برای شناخت زمانها و علم طب برای بدنها) ✳️انحاء تعلیمیه (روشهای تعلیم علم) 🗣تحدید، تقسیم، تحلیل، برهان. *تعریف: که همان بیان جنس و فصل است. اینکه مسائل علم را با جنس و فصل هر یک از مفاهیم بیان کنیم. مثلا هر یک از ابواب را تعریف کنیم. بدن را تعریف کنیم. روح را طبع را بیماری را و ... *تقسیم: تکثیر از اعم به اخص. مثل تقسیم انسان به مذکر و مؤنث‌. در علم طب مثلا بگوییم: بدن چیزی است شامل اعضاء و قوا و ارواح و غیره می‌شود و اعضاء شامل قلب و ... *تحلیل: تکثیر از اخص به اعم. از جزء به کل. مثلاً در علم طب از سلول شروع کنیم و بگوییم چندین سلول داریم: سلول پوست و... تا نهایتا به بدن برسیم *برهان: بیان مطلب از طریق قیاس منطقی است. یعنی همان صغری کبری نتیجه ✍همانطور که مبحث تعریف علم گفته شد، تعلیم ناگزیر از تصور دو طرف است یکی عالم و یکی متعلم. عالم اگر علم نظری داشته باشد خودش متعلم است پس قطعا باید علم حقیقی داشته باشد لذا تعلیم علم طب تنها از سوی کسی که همه‌ی بدن ها را ادراک کرده صحیح هست که باتوجه به مبحث خطا و استقراء که گفته شد چاره ای نیست جز اینکه تعلیم دهنده آن را از طریق وحی و بدون خطا به دست آورده باشد. و ما نیز پس از تدوین طب اسلامی می‌توانیم آن را به هریک از این چهار روش تعلیم دهیم. ❇️پس به توفیق و عنایات اهل بیت علیهم السلام خط بطلانی بر تمام طبهای غیر اسلامی کشیدیم و منکرین طب اسلامی را مفتضح کردیم. ✍چیزی به نام طب غیر اسلامی نداریم. 📝سید جواد موسوی 🤲الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة محمد و آل محمد علیهم الصلاة و السلام کپی بدون ذکر منبع شرعاً جایز نیست: http://eitaa.com/joinchat/2754871296C073fd6ff12