⭕️ پس از فتنه گری و پیمان شکنی یهودیان ساکن خیبر، پیامبر با لشکر اسلام برای دفع فتنه آن‌ها خارج شد. این منطقه شامل هفت قلعه بود که یکی پس از دیگری به دست مسلمانان فتح شدند. در این بین فتح قلعه سوم با مشکلاتی مواجه شد. یهودیان به سختی مقاومت می‌کردند و امکان ورود به قلعه نبود. ۱/ پس از چند روز محاصره قلعه، پیامبر پرچم را به ابوبکر داد و او را برای فتح قلعه روانه کرد. اما ابوبکر دست خالی فرار کرد و برگشت و تنها دستاوردش شهادت تعدادی از مسلمانان شد! روز دیگر پیامبر پرچم را به عمر بن خطاب داد و او نیز پس از شهادت تعدادی از مسلمانان از میدان گریخت. ۲/ در این شرایط بود که پیامبر اکرم همه لشکر اسلام را جمع کرده و فرمودند: « فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبر هم او را دوست دارند و خداوند این قلعه را با دستان او می‌گشاید. او مردی است که هرگز پشت به دشمن نکرده و از صحنه نبرد فرار نمیکند.» ۳/ پس پیامبر پرچم را به دستان مبارک امیرالمؤمنین دادند و به ایشان دستور دادند که به سراغ نمایندگان قلعه بروند و آنها را به اسلام دعوت کنند، اگر قبول نکردند آنها را به پرداخت جزیه و خلع سلاح فرا بخواند و در غیر این صورت با آنها بجنگند. ۴/ امیرالمومنین به سوی قلعه روانه شد تا به پای قلعه رسید و پرچم را در وسط سنگ‌هایی که پای قلعه بود در زمین فرو برد. پس از انکه امیرالمومنین آن‌ها را به اسلام دعوت کرد و موضوع پرداخت جزیه و خلع سلاح را مطرح کرد، یهودیان قصد نبرد با امیرالمومنین را کردند. ۵/ نخستین کسی که از یهودیان به جنگ مسلمانان آمد حارث برادر مرحب خیبری بود، مسلمانان با دیدن او، پا به فرار گذاشتند؛ اما امیرالمومنین (برخلاف ابوبکر و عمر که روزهای قبل فرار کردند) ماندند و با او جنگیدند و او را به هلاکت رساندند. پس همراهان حارث، به سوی قلعه گریختند و در را بستند. ۶/ در این هنگام مرحب در حالی که کلاه خودی یمنی بر سر داشت، رجزخوان بیرون آمد و مبارز طلبید، علی (ع) نیز به رجز او پاسخی درخور داد سپس ضرباتی بین آن دو رد و بدل شد تا اینکه امیرالمومنین ضربتی بر مرحب زد که کلاه خود و سر او را تا دندان‌هایش شکافت. ۷/ پس از کشته شدن مرحب، ایشان به سوی قلعه حمله‌ور شدند. مردی یهودی ضربتی زد که سپر از دست حضرت افتاد، پس امیرالمومنین یکی از درهای قلعه را گرفت و آن را از جا کند و سپر خویش قرار داد و همچنان در دست او بود و می‌جنگید تا اینکه قلعه فتح شد آنگاه در را‌ انداختند. ۸/ طوری ز چارچوب درِ قلعه کنده است؛ انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است... ۲۴رجب، سالروز فتح خیبر به دستان مبارک ... 👤علیرضا گرایی