هدایت شده از 
بسم الله الرحمن الرحیم روز سخت و حانفرسایی را طی کردیم. از شش صبح تا شش عصر توی بیمارستان در انتظار آنژیو همسرجان. با این حجم از دعاهایی که دوستان کردند و‌ کردیم، بازهم دکتر گفت که دو تا از رگ های اصلی قلب تقریبا کامل گرفته اند و تدابیری برای رفع خطر آنی انجام داد. کار که تمام شد فقط چند دقیقه اجازه ملاقات دادند و بستری تا فردا. خیلی دلم گرفت. همسر جان با این سن، بین آن همه پیرمرد و پیرزن چه می‌کرد؟ حالا باید می‌رفتیم خانه، اما خدا لطف کرد و بی قرار قبلی، زیارت قبر مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی نصیبمان شد. اویی که بوی اباعبدالله الحسین علیه السلام از مرقدش استشمام می‌شود و امید است با زیارتش ، ثواب زیارت امام حسین علیه السلام نصیب شود. ضریح مطهرش را محکم در بغل گرفتم و بوییدم و بوسیدم. انگار پدر مهربانی بود که آغوشش را برای دختر خسته اش باز کرده... @hamsaretalabe