💠🌀⭕️✨🔷🔹
🌀
⭕️
✨
🔷
🔹
خانم "باربارا دی آنجلس" در كتاب لحظههاي ناب زندگي مطلب جالبي به شرح زیر بيان ميكند :
اول دلم لك زده بود كه بتوانم دبيرستان را تمام كنم و به دانشگاه بروم.
بعد داشتم ميمردم كه دانشگاه را تمام كنم و سر كار بروم.
بعد آرزویم این بود كه ازدواج كنم و بچهدار شوم.
بعد هميشه منتظر بودم كه بچههايم بزرگ شوند و به مدرسه بروند و من بتوانم دوباره مشغول كار شوم.
بعد آرزو داشتم كه بازنشسته شوم
و حالا دارم ميميرم كه يك دفعه متوجه شدم:
« اصلاً يادم رفته بود زندگي كنم! »
شاد باشیم و احساس خوشبختي را به "اگر" هايمان موکول نكنيم، زيرا "اگر"ها پايان ناپذيرند.
🔹
🔷
✨
⭕️
🌀
💠🌀⭕️✨🔷🔹