رشدمعنوی در جبهه ها 💠 آن حالتى را كه عرفاى ما پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال رياضت مى كشيدند، عبادت مى كردند، به تنشان سختى مى دادند، از شهوات و اهوايشان صرفنظر مى كردند، براى اينكه به آن حالت برسند، اين جوانِ يكشبه ما، اين ره پنجاه ساله و صدساله را در طول مدت چند صباحِ جبهه و قبل از جبهه مى پيمود و به آن حالت مى رسيد! اين يك نعمت معنوى است؛ اين شوخى نيست؛ اين را به هركسى نمى دهند. شما خيال نكنيد كه آن گريه ها و آن توسلها و آن حالها آسان به كسى داده مى شود؛ نخير، كسانى زحمتها مى كشند، شايد به آن حالها برسند؛ اما خدا اين نعمت را در برهه اى از زمان در اختيار شما گذاشت؛ اين نعمت بزرگى بود؛ اما هر نعمتى، سؤال و تكليفى دارد. 💠 شما حالا فهميده ايد كه اينچنين چيزى هست؛ فرق داريد با كسى كه نمى داند و نمى دانست و نخواهد دانست كه چنين حالتى هست؛ او قاصر است، اما شما اين مرحله را كشف كرده ايد. اگر به آسانى از آن صرفنظر كرديد، اگر به چشم بى اعتنايى به آن نگاه كرديد، اگر زندگى پست مادّى را كه هميشه افراد بشر بر سر آن باهم منافسه و كُشتى داشته اند و سرشاخ مى شده اند چيز جديدى هم نيست بر آنچنان چيز بديعى ترجيح داديد، آن وقت شما سقوط كرده ايد؛ و نعوذ باللّه و نستجير باللّه! مراقب اين قضيه باشيد. 💠 فرق است بين كسى كه قرب الهى و لذت مناجات الهى را كشف نكرده بود و غافل بود و حالا هم غافل است، با آن كسى كه اين لذت را كشف كرده است. شما اين لذت را كشف كرده ايد؛ بايد آن را حفظ كنيد؛ و مى شود آن را حفظ كرد. 💠 كسى نگويد حالا كه اردوگاه و ميدانگاه و خط مقدم و قرارگاه تاكتيكى و غير ذلك نيست؛ نباشد. حضرت امير المؤمنين براى ما اسوه است. اين امير المؤمنين(ع) همان كسى است كه دعاى كميل را به كميل بن زياد ياد داد؛ در حالى كه در ميدان جنگ هم نبود. خود او و ياران او، همين دعاى كميل و همين مناجات شعبانيه را با اين همه حال مى خواندند؛ در حالى كه در ميدانهاى جنگ هم نبودند. ميدان جنگ، يك وسيله است؛ اين وسيله ما را زود مى رساند؛ اما حالا كه شما رسيديد و ديديد و كشف كرديد، بايد اين حالت را براى خودتان نگه داريد؛ اين معنويت را نبايد فراموش كنيد. هرچه هست، زير سايه همين معنويت است؛ بدون اين معنويت، نمى شود يكقدم به صورت موفق برداشت. 📚 نرم افزار حدیث ولایت، بيانات سال1370، ص: 429 @ayatollah_haqshenas