أَكَلْنَا عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَلَمَّا رُفِعَ الْخِوَانُ تَلَقَّطَ مَا وَقَعَ مِنْهُ فَأَكَلَهُ ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ‌ يَنْفِي‌ الْفَقْرَ وَ يُكْثِرُ الْوَلَد[14] یعنی نزد امام صادق ع غذا خوردیم و هنگام جمع کردن سفره آنچه که از آن افتاده بود را خوردند و فرمود این عمل فقر را برطرف و فرزند را زیاد می‌کند. زیاد کردن فرزند به معنای درمان نازایی است. کسانی که بچه نمی‌آوردند و یا بچه کم دارند این درمان نازایی یا کم زایی است. روایتی دیگری آمده است: دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى عَائِشَةَ فَرَأَى كِسْرَةً كَادَ أَنْ‌ يَطَأَهَا فَأَخَذَهَا فَأَكَلَهَا وَ قَالَ يَا حُمَيْرَاءُ أَكْرِمِي جِوَارَ نِعْمَةِ اللَّهِ عَلَيْكَ فَإِنَّهَا لَمْ تَنْفِرْ عَنْ قَوْمٍ فَكَادَتْ تَعُودُ إِلَيْهِم‌[15] یعنی رسول خدا ص بر عائشه وارد شد و نزدیک بود تکه نانی را پا بگذارد و آن را خوردند و فرمود ای حمیرا همسایگی با نعمت‌های الاهی را اکرام کند این نعمت‌ها از قومی کوچ نمی‌کنند مگر اینکه نزدیک باشد که برنگردند. تکه‌های نانی که از ظرف غذا یا سینی و یا سفره افتاده باشند دارو و شفا و درمان عمومی است. در روایت دیگری آمده است: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هُوَ يَأْكُلُ فَرَأَيْتُهُ يَتَتَبَّعُ مِثْلَ‌ السِّمْسِمِ‌ مِنَ الطَّعَامِ مَا سَقَطَ مِنَ الْخِوَانِ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ تَتَبَّعُ هَذَا فَقَالَ يَا عَبْدَ اللَّهِ هَذَا رِزْقُكَ فَلَا تَدَعْهُ أَمَا إِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاء[16] یعنی نزد امام صادق ع بودم در حالیکه مشغول غذاخوردن بود. او را دیدم که تکه غذاهایی اندازه کنجد را که از سفره افتاده بود را می‌خورد. عرض کردم فدایت شوم آیا این‌ها را میخورید؟ فرمود ای عبدالله این روزی تو است پس رهایش نکن آگاه باش که در آن شفاء از هر دردی است. در روایت دیگری آمده است: شَكَا رَجُلٌ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا يَلْقَى مِنْ وَجَعِ الْخَاصِرَةِ فَقَالَ مَا يَمْنَعُكَ‌ مِنْ‌ أَكْلِ مَا يَقَعُ مِنَ الْخِوَانِ‌[17] یعنی شکایت کرد مردی از درد خاصره. امام صادق ع فرمود: چه چیزی مانع می‌شود از خوردن آنچه از سفره و ظرف غذا که بیرون از آن می‌ریزد؟ در روایت دیگری آمده است: شَكَوْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَجَعَ الْخَاصِرَةِ فَقَالَ عَلَيْكَ بِمَا يَسْقُطُ مِنَ الْخِوَانِ فَكُلْهُ فَفَعَلْتُ‌ ذَلِكَ‌ فَذَهَبَ‌ عَنِّي‌[18] یعنی شکایت کردم از درد خاصره(ناحیه از پهلو تا لگن) حضرت فرمود برتو باد خوردن آنچه که از ظرف غذا و سفره بیرون می‌ریزد. راوی می‌گوید آن‌ها را خوردم و درد از من رفت. مهم این است که صرفا بحث اسراف نیست بلکه دارو و درمان مطرح است کسی بیماری را ذکر می‌کند و حضرت ریزه نانها را به عنوان داروی آن بیماری بیان می‌کند. روایاتی که دال بر درمان بودن خوردن ریزه غذا ها است متعدد و زیاد است و قابل انکار نیست. البته روایتی است که باید قصد درمان وجود داشته باشد. در روایتی آمده است: كُلُوا مَا يَسْقُطُ مِنَ‌ الْخِوَانِ فَإِنَّ فِيهِ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ بِإِذْنِ اللَّهِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يَسْتَشْفِيَ بِه‌[19] یعنی بخورید آنچه که از سفره می‌ریزد چراکه در آن شفاء از هر درد و بیماری است به اذن خداوند برای آن کسی که از آن اراده شفاء کند. این روایت عمومیت را ثابت می‌کند البته برای کسی که از آن اراده درمان کند. از این روایت و روایات دیگر استفاده می‌شود کسانی که مشکل سرطان دارند و دچار بیماری‌های لاعلاج هستند می‌توانند با انجام این کار بهبود پیدا کنند چراکه درمان کل بیماری‌ها است و این عمل هیچ ضرر و هزینه‌ای ندارد. غذاهایی که در دست می‌ماند اگر لیس زده شود و خورده بشود هم مفید است: روایتی می‌فرماید: إِذَا أَكَلَ‌ أَحَدُكُمْ‌ طَعَاماً فَمَصَّ أَصَابِعَهُ الَّتِي أَكَلَ بِهَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَارَكَ اللَّهُ فِيك‌[20] یعنی اگر کسی از شما غذایی را بخورد و انگشتانی که با آن‌ها غذا خورده را بمکد و لیس بزند خداوند به او می‌فرماید در تو برکت باد. ذکر دو نکته دو مطلب باقی مانده است اول اینکه اگر در خیابان یا درصحرا خورده نان یا غذایی بریزد جمع کردن و خوردن آن مطلوب نیست بلکه تنها سفارش به خوردن خورده غذاهایی شده است که درخانه از سفره می‌ریزد: