#امام_سجاد علیه السلام
#زمینه
بند1⃣
یادم نمیره
کربلا غوغا بود
محشر کبری بود
دور سر بابام
دعوا بود
به زحمت اومدم دم خیمه
اما چشای من سیاهی رفت
فقط میدیدم وسط گودال
نیزه هایی روکه بالا میرفت
پیچید میون صحرا آه زهرا
آتیش وقتی که رفت از خیمه بالا
موندن بچه ها زیر پای اسبا
میگفتم با حال زار
علیکن باالفرار
بند2⃣
یادم نمیره
انگار سر آوردن
همه چی رو بردن
دلم رو از این غم
آزردن
به عمه گفتم زیر لب آروم
من دیگه دارم میمیرم کم کم
نامحرا دارن میان از دور
گره بزن معجرارو محکم
انگار روی سرم دنیا خراب شد
وقتی که زیر پا گلها گلاب شد
سوختم دل من از غصه کباب شد
میگفتم بی اختیار
علیکن بالفرار
بند3⃣
یادم نمیره
گلامونو چیدن
بچه ها ترسیدن
به اشک چشمامون
خندیدن
صدای پای مرکبا اومد
دنیا برام مثل جهنم شد
خیلی به فکر بوریا بودم
برای پیکری که درهم شد
دیدم پیکری زیر دست و پا بود
گودال تازه شروع ماجرابود
سرها مقابلم رو نیزه ها بود
میخوندم با اضطرار
علیکن بالفرار
شعر و سبک:حسین نوری
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
http://Eitaa.com/tekyenokari