در جستوجوی ادبیات کار جمعی...
ما انسانها فطرتا ً موجوداتـی اجتماعـی آفریــده شـدهایم و قــدرت و برتــری مــا در باهم بـودن اسـت و هرقـدر از هـم دورتـر شـویم، ضعیفتـر خواهیـم شـد.
بـر همیـن اسـاس، شـیاطین جـن و انـس بـرای ضربـهزدن بـه انسـانها همـواره به دنبـال ایجـاد تفرقـه و جدایـی میـان آدمیان بودهانـد...
اما مشکل اصلی ما در این زیست اجتماعی چیه!؟
از گلوگاههای ضعف ما در کار تشکیلاتی، نبود ادبیات کار جمعی و عدم استخراج مدل آن از منابع دینی است.
در واقع سواد و دانش فعالان ما، محدود به تجربه شخصی است و لازم است که بدانیم برای تحقق این امر که مقدمه عملی شدن گام دوم انقلاب اسلامی است، نمیتوان به راهبرد آزمون و خطا اتکا کرد، زیرا زمان که عنصر مهمی در جریان سازی است از دست خواهد رفت.
ما برای اجماع سازی نیرویهای انقلاب، به حرف نو نیاز داریم، نه این مصیبت آشفتگی گفتمان که باید اصلاح شود.
در واقع کسی نقش تماشاچی نداشته باشد و جامعه حزباللهی به این درک برسد که حکمرانی، بدون استراتژی نمیشود...
@tele_text